چند تصویر از حضور نوازندگان در شهر تهران: ایستگاه‌های مترو (III)

چند تصویر از حضور نوازندگان در شهر تهران: ایستگاه‌های مترو (III)
4cd78095a0f5515eb629dd720d782ccc -

چند تصویر از حضور نوازندگان در شهر تهران: ایستگاه‌های مترو (III) موسیقی

2018-03-05 23:26:09






ایستگاه قیطریه: ماجرای نوازندگان ایستگاه قیطریه هم در نوع خود جالب است. خودبسندگی و سیستم کمابیش پیچیدهٔ نوازندگان این نقطهٔ شهر تهران تا آن‌جا پیش رفته بود که نوازنده‌ها، که به‌ندرت یک‌نفر بودند، گاه در نوبت می‌ماندند و بین خودشان وقت تعیین می‌کردند. این‌جا برخلاف متروی انقلاب نوازنده‌ها تنها قطعات بسیار شناخته‌شده را اجرا نمی‌کردند و به‌هیچ‌وجه به سبک‌هایی خاص محدود نبودند. از سه سال پیش که رفت‌و‌آمدم به این ایستگاه شروع شد، چندوچون این اجراها تفاوت‌های زیادی کرده است. اوّلین آن‌ها معمولاً دو نوازندهٔ گیتار بودند که بیرون فضای ایستگاه می‌ایستادند.



آن‌موقع هنوز ورودی شمالی مترو افتتاح نشده بود. ظاهر نوازندگان از زمین تا آسمان با نوازندگان ایستگاه انقلاب متفاوت بود؛ لباس‌های تمیز مُد روز می‌پوشیدند، و اگر قرار بود از روی ظاهرشان قضاوت کنیم هیچ بعید نبود که بعد از نواختن چند قطعه راهی یک مهمانی در همان حوالی شوند. از نظر سبکی هم هرچند در اکثر مواقع ترانه‌های پاپ معروف، به‌خصوص ترانه‌های پیش از انقلاب، را اجرا می‌کردند، گاهی ترانه‌هایشان ناآشنا و احتمالاً ساختهٔ خودشان بود؛ به‌خصوص آن‌هایی که نوعی راک-پاپ آکوستیک می‌نواختند. بعد از افتتاح ورودی شمالی ایستگاه قیطریه نوازندگان به سمت چپ فضای فراخ فضای مسقف لابی ورودی ایستگاه کوچ کردند. این بار نوازنده‌ها متنوع‌تر شده بودند: نوازنده‌های موسیقی کلاسیک ایرانی حتّی به‌صورت گروهی (مثلاً یک کمانچه، یک تار و یک تنبک)، نوازنده‌هایی که آثار موسیقی پاپ/فلامینکو (مثل گروه جیپسی‌کینگز) را بازاجرا می‌کردند، یک تک‌نواز سه‌تار، نوازندگانی که موسیقی پاپ اجرا می‌کردند و غیره. جالب این‌جاست که در ایستگاه قیطریه برخلاف ایستگاه انقلاب اکثر اجراها –اگر نگویم تقریباً تمام آن‌ها- بدون همراهی شعر و کلام و آواز اجرا می‌شدند. تقریباً غیرممکن بود که در ساعات پُررفت‌و‌آمد گذرم به این ایستگاه بیفتد و صدای سازی از آن‌جا به گوش نرسد.

فرجام این سیستم خودبسنده امّا ناخوش بود:‌ شهرداری که نمی‌خواست آن فضای گسترده بی‌استفاده و غیردرآمدزا بماند، از یکی دو ماه پیش چند غرفهٔ فروش «سوغات خوراکی» استان‌های مختلف را دایر کرده و آن فضا کاملاً‌ اشغال شده است. دیگر به‌ندرت از ایستگاه قیطریه صدای ساز می‌آید. تماشای یکی از جالب‌ترین صحنه‌ها از حضور نوازندگان ایستگاه‌های مترو را همین چند شب پیش تجربه کردم: غرفه‌ها تعطیل بودند، ایستگاه خلوت بود و پارچه‌ای روی میز سوغاتی‌فروش‌ها کشیده شده بود. پسر تنهای جوانی روی دو پایش نشسته بود و ویولونی به دست داشت. چند جملهٔ سرعتی، مثلاً چیزی شبیه آنچه در آثار پاگانینی شنیده می‌شود، می‌نواخت و با سازش بازی می‌کرد، موسیقی‌ای چنان عجیب برای آن فضا که نگاه متعجب معدود گذرندگان دیگر را نیز به خود جلب کرده بود. این نوازنده در عین‌حال حواسش جمع بود که صدای سازش خیلی هم بلند نشود. تصویر این جوان تنها در ایستگاه متروک و نیمه‌تعطیل قیطریه که با خود نشسته بود و در غیاب ازدحام مخاطبانش، به‌آرامی در یک بازی بی‌هدف جملاتی را با سازش زمزمه می‌کرد، عریان‌ترین تصویر از وضعیت موسیقی در شهر بود.
کوبه

چند تصویر از حضور نوازندگان در شهر تهران: ایستگاه‌های مترو (III) مطالب مشابه

رامین جوادی در مورد آهنگسازی سریال گیم اف ترونز می گوید

آيا فيلمي وجود دارد که براي اولين‌بار شما را ترغيب کرده باشد در سينما آهنگسازي کنيد؟

فيلمي که واقعا مرا به اين سمت سوق داد هفت دلاور بود که موسيقي‌اش را المر برنستاين ساخته است. من در آلمان بزرگ شدم ولي عاشق وسترن‌هاي آمريکايي بودم. من فقط ۴۰ دقيقه آخر آن را، آن هم سياه و سفيد ديده بودم و بقيه نوار ويديو خراب بود. اما آنقدر دوستش داشتم که هر روز نگاهش مي‌کردم. فکر کنم ۱۱ ساله بودم. شيفته موسيقي‌اش شدم. هميشه روياي اين را داشتم که کارم آهنگسازي براي سينما باشد

 

چه کساني روي شما تاثير گذاشتند؟

 

در موسيقي بازي تاج و تخت مويه‌هاي موسيقي ساموئل باربر را مي‌شنوم. چيزي شبيه آنچه در فيلم‌هاي آملي و جوخه شنيده مي‌شود.
بله ممکن است. من در اعماق وجودم به موسيقي کلاسيک رمانتيک علاقه دارم: برامس و چايکوفسکي و آهنگسازان دوره رمانتيک. نوجوان که بودم به سمت موسيقي راک گرايش پيدا کردم و گيتار مي‌زدم که ساز اصلي‌ام بود. وقتي در دانشگاه برکلي درس مي‌خواندم موسيقي جز را امتحان کردم. چون ترانه نمي‌نوشتم به سمت موسيقي فيلم گرايش پيدا کردم. خيلي خوب است که اين سير تکاملي را طي کرده باشي چون وقتي آهنگساز فيلم هستي از تو مي‌خواهند سبک‌هاي مختلف را امتحان کني. موسيقي فيلم آقاي بروکس خيلي الکترونيک بود. مرد آهني روي گيتار استوار بود و نابودي تايتان‌ها خيلي ارکسترال بود

 

موسيقي شما در ايجاد تعليق خيلي خوب عمل مي‌کند. آيا سازندگان سريال بازي تاج و تخت به همين دليل شما را استخدام کردند؟

آنها قطعا از قطعات تماتيک من خوش‌شان آمده بود. تمي مثل نابودي تايتان‌ها. آنها همچنين از اين موضوع خوش‌شان آمده بود که من تحت‌تاثير نژادها و قوميت‌هاي مختلف بودم: موسيقي خاورميانه در تمي که براي مدال افتخار نوشته بودم خودش را نشان مي‌داد. موسيقي بازي تاج و تخت وقتي نوبت به خاندان‌هاي پادشاهي مي‌رسد خيلي بر ريتم استوار است. و وقتي سراغ دنريس مي‌رويم از دودوک و تم‌هاي ارمني استفاده مي‌کنم.

من نواهايي مربوط به قوم سلتيک هم در بازي تاج و تخت شنيده‌ام.
قطعا. البته ما در اين زمينه اطمينان داديم که به صورت اتوماتيک سراغ قطعات سلتيک نمي‌رويم. کمي از آن را در موسيقي‌مان داريم اما به محض اينکه واردش مي‌شويم، نمي‌خواهم از واژه کليشه استفاده کنم،‌ اما آن نواي آشنا همان‌طور که هميشه مي‌خواستيم خيلي در مسير هميشگي‌اش حرکت نمي‌کند.

اين يک دنياي فانتزي است با صداهايي از سرزمين‌هاي مختلف؟

دقيقا. فلوت در موسيقي سلتيک زياد استفاده مي‌شود. درنتيجه ما سعي کرديم از فلوت دور بمانيم. سازي که بيشترين استفاده را از آن کرديم، ويولون‌سل بود که شما در تيتراژ اصلي صدايش را خيلي خوب مي‌شنويد. براي اينکه گسترده صدايي‌اش خيلي وسيع است. مي‌تواند جهاني خيلي تيره و تاريک و عبوس را تصوير کند اما در عين حال زيبا و احساساتي هم هست. و براي اين سريال انتخاب بي‌نقصي به نظر مي‌رسد. براي اينکه اين سريال جهان تاريکي دارد. و دليلش هم اين است که همه اين خاندان‌ها مشکلات خودشان را دارند.

آيا هر کدام از کاراکترها تم ويژه خودشان را دارند؟

يکي از اولين چيزهايي که در موردش بحث کرديم اين بود که چطور موسيقي به هر يک از کاراکترها مرتبط باشد بدون اينکه خيلي تو ذوق بزند و رو شود. اين کار سخت بود چون کاراکترها خيلي جاها با هم تداخل پيدا مي‌کنند. ما تم خاندان استارک را داريم، اما تا فصل دوم شروع نشد هنوز از تم خانواده لنيستر رونمايي نکرديم. تئون (با بازي الفي آلن) در فصل اول هيچ تمي ندارد اما در فصل دوم ما تصميم گرفتيم که خب حالا نوبتش است که براي تئون يک آهنگ مخصوص داشته باشيم. وقتي نوبت به فصل سوم رسيده بود براي خيلي از کاراکترها ديگر موسيقي مشخصي داشتيم که معرف‌شان بود و مي‌توانستيم نسخه‌هاي سبکبارانه‌تر يا تلخ‌تري از آن در اپيزودهاي بعدي ارائه دهيم. ما تم افتخار و خيانت را داريم وقتي آنها براي هم توطئه مي‌چينند. براي بانوي آتش، مليساندرا، ترکيبي از سازهاي زهي داريم. شما نمي‌توانيد به طور مشخص روي هر کدام انگشت بگذاريد و بگوييد مثلا موسيقي زهي براي اين کاراکتر است.

چطور تم‌ها را گسترش مي‌دهيد؟

دوست دارم خودم را داخل داستان غرق کنم و فقط درباره اين رويابافي کنم که چه اتفاقي مي‌افتد. و همين مرا به سمتي راهنمايي مي‌کند که بتوانم موسيقي‌اي خلق کنم که مرا دقيقا در آن فضا قرار مي‌دهد. سينتي‌سايزرها مي‌توانند به شما کمک کنند. من روي کيبورد، بخش مربوط به هر ساز را مي‌زنم و بعد دوباره به خط شروع برمي‌گردم. در ابتداي هر فصل مجموعه‌اي از آهنگ‌ها را آماده مي‌کنم و وقتي تهيه‌کنندگان آن را مي‌شنوند خودشان مي‌گويند که: اين بايد مربوط به اژدها باشد يا اين به درد شمال ديوار مي‌خورد. من مثل بچه‌اي هستم که مي‌توانم تمام روز خودم را با اين چيزها سرگرم کنم.

موسيقي از فيلمنامه مي‌آيد يا تصاوير؟

من فيلمنامه‌ها را مي‌خوانم اما تصوير بيشتر الهام‌بخشم مي‌شود. درست مثل تيتراژ اصلي. آنها نسخه نهايي تيتراژ اصلي را به من نشان دادند و من به سمت اين تمي که الان روي آن است کشيده شدم.

آيا شخصيت محبوبي در سريال داريد؟

دنريس. شما در طول سريال مي‌بينيد که او ابتدا چه شخصيت بي‌اهميتي است و رفته رفته تبديل به چه کاراکتر مهمي مي‌شود. و او اژدهاهايش را دارد. شخصيت قدرتمند و فوق‌العاده‌اي است

همچنین می توانید نت آهنگ های مورد علاقه خود را از لینک های زیر دریافت کنید

نقد تاریخ نگاری موسیقی ایرانی (II)

نقد تاریخ نگاری موسیقی ایرانی (II)
591e6674b43ea829ca732f0ae6a225c5 -

نقد تاریخ نگاری موسیقی ایرانی (II) موسیقی

2018-03-04 19:27:30






بیش از همه در تاریخ نگاری ها برای شناسایی «ایرانی» بودن موسیقی به عامل «نژاد» متوسل شده اند. تاریخ نگاران در وهله نخست مدلل نموده اند که به عنوان مثال «نژاد» عامل موسیقی دانی مانند فارابی یا ابراهیم و اسحاق موصلی ایرانی بوده اند و بعد چنین پنداشته اند که تحقیقات و تألیفات ایشان ناگزیر در حیطه ی موسیقی ایرانی و در نتیجه بخشی از تاریخ موسیقی ایرانی بوده است. چند نمونه: حسن مشحون در تاریخ موسیقی ایران: «ابراهیم پسر ماهان پسر بهمن پسر پشنک بود و (و در پاورقی توضیح داده که) ابن خردادبه می گوید چون ابراهیم در موقع مستی شعری را زیاد تکرار می کرده که در آن کلمه ی موصل بوده از این جهت به موصلی معرف شده» (جلد ۱، ص ۱۱۹)


روح الله خالقی در نظری به موسیقی: «ابراهیم موصلی اصل او از یک خانواده ی نجیب و اصیل ایرانی بوده و در کوفه متولد شده است.» (جلد ۲ ص ۳۷)


بهترین زندگی نامه ابراهیم موصلی را تقی بینش در کتاب «تاریخ مختصر موسیقی ایرانی» آورده: «ابراهیم موصلی فرزند ماهان است که بعدها به میمون تغییر داده شده، این خاندان در اصل ایرانی و اهل ارجان (ارگان) فارس در نزدیکی شیراز بوده است و بنابراین ابراهیم به علت اقامت نسبتاً طولانی در موصل یا شکوفایی استعداد هنریش در آن شهر به موصلی مشهور شده است. و گفته اند در جوانی به موصل رفت و در آن جا به فرا گرفتن موسیقی پرداخت. سپس به ری عزیمت کرد و در آن شهرر موسیقی ایرانی و غناء عربی را فرا گرفت و با عزیمت به بغداد از محضر سیاط مکی موسیقی دان مشهوری که خواننده ای توانا و نوازنده ای زبردست عود بود بهره مند شد.» (ص ۶۹)


اگر تفکیک غیرقابل اجتنابی را که در این تاریخ نگاری ها بین موسیقی ایرانی و عربی موجود است معتبر بشماریم، از این زندگی نامه ها به هیچ وجه نمی توان نتیجه گیری کرد که محتوای کار
ابراهیم موصلی موسیقی ایرانی بوده است. همان طور که در دوران معاصر به موسیقی دان های
ایرانی و فارسی زبان بر می خوریم که محتوای کارشان موسیقی اروپایی است، در آن دوران نیز به
شاعران ایرانی و فارسی زبان بسیاری بر می خوریم که آثارشان به زبان عربی است.

این نوع شناسایی و تاریخ نگاری بر پایه تصور از وضعیت فرهنگی خاصی که مولد ذهنیتی از دوران معاصر است، قرار دارد و برای بررسی های تاریخی اشتباه و گمراه کننده است. فرهنگ ملی و وحدت و هویت ملی به معنای امروزی و متکی به یک ملت خاص یا مرزهای معین و تحت کنترل یک حکومت ملی، مفاهیمی هستند که در قرن های اخیر و بعد از فروپاشی امپراتوری های چند ملیتی و همراه با پیدایش «کشور- دولت ملی» پا به عرصه وجود گذاشتند و سابقه تاریخی قدیمی تری ندارند.

نقد تاریخ نگاری موسیقی ایرانی (II) مطالب مشابه

تکنیک های هارمونی در موسیقی های امپرسیونیسم و رومانتیسم (IV)

نت پیانو

تکنیک های هارمونی در موسیقی های امپرسیونیسم و رومانتیسم (IV)

تکنیک های هارمونی در موسیقی های امپرسیونیسم و رومانتیسم (IV) موسیقی

2018-03-03 19:26:09


۵- روش پنجم: آکورد های مرکب


آکورد های مرکب حاصل ترکیب دو آکورد متفاوت هستند و می توان شماره هر کدام از آکورد های ترکیب شده را بر روی آکورد مرکب نوشت. مانند ترکیب آکورد I و VI (میزان اول). یک مورد ویژه از این نوع ترکیب را می توان از ترکیب دو آکورد پایه گی بدست آورد به طوری که یکی از آنها در گام ماژور و دیگری در گام مینور باشد. در این نوع از ترکیب که فواصل سوم بزرگ و کوچک همزمان شنیده می شوند معمولا یک فاصله اکتاو دو آکورد را از هم مجزا میکند (میزان دوم و سوم).


در سومین نوع ترکیب که به نام آکورد های “Bitonality” نامیده می شوند دو آکورد از تونالیته های مختلف و درجات مختلف همزمان شنیده می شوند (میزان آخر)






بعد از این مثال های ابتدایی به دو نمونه از ترکیب آکورد ها در کارهای مانچینی (Puccini) و مالر (Mahler) توجه کنید:






۶- روش ششم: استفاده از تکنیک های سنتی آکورد های فرم ارگانوم (Organum):


حرکات موازی فواصل و آکورد ها در موسیقی های امپرسیونیسم و رمانتیک به کرات دیده می شود و می توان آنها را نوعی بازگشت به تکنیک های موسیقی ارگانوم قرون وسطی تفسیر کرد. این تکنیک که حرکات موازی آکورد ها سبب آفرینش ملودی ها می گردند را می توان در آثار آهنگسازان هر دو دوره به وضوح شنید. چند مثال از راول (Reval)، دبوسی (Debussy)، گریگ (Grieg)، شوبرت (Schubert) و مانچینی (Puccini):











۷- روش هفتم: آکورد های جدیدی بر پایه درجات چهارم و پنجم

البته که آکورد ها را می توان بر پایه فواصلی غیر از فاصله سوم نیز ساخت. ساختارهای متداول این آکورد ها بر اساس فاصله های چهارم و پنجم هستند. مثال های زیر از
دبوسی (Debussy)، لیست (Liszt) و ساتی (Satie) با حرکات ساده اکتاو موازی شروع می شوند و هرچند که نشانی از آکورد چند صدایی را در خود ندارند اما در تولید صداهای جدید موثرند.







پ) کاربرد روش ها:

حال در یک نمای کلی می توان روش های یاد شده را به سه دسته تقسیم کرد:

۱) متد های اول و سوم در آثار آهنگسازان قرن نوزدهم و بیستم عمومیت دارند.

۲) متدهای چهارم و هفتم هرچند در اغلب دوره ها کمابیش دیده می شوند، به طور اخص در آثار رمانتیک جدید و امپرسیونیسم قابل مشاهده است.

۳) مابقی متدهایی که در بالا تشریح شد علاوه بر کاربردی که در سبک های یاد شده دارند توسط آهنگسازان اکسپرسیونیسم و نئوکلاسیسم هم به کار رفته اند.


***


درباره نویسنده: رینیر مالیپارد (Reinier Maliepaard) موسیقی دان، مدرس تئوری و تاریخ موسیقی در کنسرواتوار آترز (Artez) هلند، روانشناس و مهندس نرم افزار است. نرم افزارهای رایگان ساخت او را که در حوزه نت نویسی و ساخت موسیقی برای ویندوز و مک نوشته شده اند را می توان از سایت www.mcmusiceditor.com دانلود کرد.



منبع:


مقاله: Romantic and impressionist harmony:© ۲۰۱۱ Reinier Maliepaard

تکنیک های هارمونی در موسیقی های امپرسیونیسم و رومانتیسم (IV) مطالب مشابه

تکنیک های هارمونی در موسیقی های امپرسیونیسم و رومانتیسم (IV)

نت پیانو

تکنیک های هارمونی در موسیقی های امپرسیونیسم و رومانتیسم (IV)

تکنیک های هارمونی در موسیقی های امپرسیونیسم و رومانتیسم (IV) موسیقی

2018-03-03 19:26:07


۵- روش پنجم: آکورد های مرکب


آکورد های مرکب حاصل ترکیب دو آکورد متفاوت هستند و می توان شماره هر کدام از آکورد های ترکیب شده را بر روی آکورد مرکب نوشت. مانند ترکیب آکورد I و VI (میزان اول). یک مورد ویژه از این نوع ترکیب را می توان از ترکیب دو آکورد پایه گی بدست آورد به طوری که یکی از آنها در گام ماژور و دیگری در گام مینور باشد. در این نوع از ترکیب که فواصل سوم بزرگ و کوچک همزمان شنیده می شوند معمولا یک فاصله اکتاو دو آکورد را از هم مجزا میکند (میزان دوم و سوم).


در سومین نوع ترکیب که به نام آکورد های “Bitonality” نامیده می شوند دو آکورد از تونالیته های مختلف و درجات مختلف همزمان شنیده می شوند (میزان آخر)






بعد از این مثال های ابتدایی به دو نمونه از ترکیب آکورد ها در کارهای مانچینی (Puccini) و مالر (Mahler) توجه کنید:






۶- روش ششم: استفاده از تکنیک های سنتی آکورد های فرم ارگانوم (Organum):


حرکات موازی فواصل و آکورد ها در موسیقی های امپرسیونیسم و رمانتیک به کرات دیده می شود و می توان آنها را نوعی بازگشت به تکنیک های موسیقی ارگانوم قرون وسطی تفسیر کرد. این تکنیک که حرکات موازی آکورد ها سبب آفرینش ملودی ها می گردند را می توان در آثار آهنگسازان هر دو دوره به وضوح شنید. چند مثال از راول (Reval)، دبوسی (Debussy)، گریگ (Grieg)، شوبرت (Schubert) و مانچینی (Puccini):











۷- روش هفتم: آکورد های جدیدی بر پایه درجات چهارم و پنجم

البته که آکورد ها را می توان بر پایه فواصلی غیر از فاصله سوم نیز ساخت. ساختارهای متداول این آکورد ها بر اساس فاصله های چهارم و پنجم هستند. مثال های زیر از
دبوسی (Debussy)، لیست (Liszt) و ساتی (Satie) با حرکات ساده اکتاو موازی شروع می شوند و هرچند که نشانی از آکورد چند صدایی را در خود ندارند اما در تولید صداهای جدید موثرند.







پ) کاربرد روش ها:

حال در یک نمای کلی می توان روش های یاد شده را به سه دسته تقسیم کرد:

۱) متد های اول و سوم در آثار آهنگسازان قرن نوزدهم و بیستم عمومیت دارند.

۲) متدهای چهارم و هفتم هرچند در اغلب دوره ها کمابیش دیده می شوند، به طور اخص در آثار رمانتیک جدید و امپرسیونیسم قابل مشاهده است.

۳) مابقی متدهایی که در بالا تشریح شد علاوه بر کاربردی که در سبک های یاد شده دارند توسط آهنگسازان اکسپرسیونیسم و نئوکلاسیسم هم به کار رفته اند.


***


درباره نویسنده: رینیر مالیپارد (Reinier Maliepaard) موسیقی دان، مدرس تئوری و تاریخ موسیقی در کنسرواتوار آترز (Artez) هلند، روانشناس و مهندس نرم افزار است. نرم افزارهای رایگان ساخت او را که در حوزه نت نویسی و ساخت موسیقی برای ویندوز و مک نوشته شده اند را می توان از سایت www.mcmusiceditor.com دانلود کرد.



منبع:


مقاله: Romantic and impressionist harmony:© ۲۰۱۱ Reinier Maliepaard

تکنیک های هارمونی در موسیقی های امپرسیونیسم و رومانتیسم (IV) مطالب مشابه

شکوری: ساعت های طولانی تمرین می کردم

شکوری: ساعت های طولانی تمرین می کردم
604d906d5c9a5b1a50d943adfd4a4939 -

شکوری: ساعت های طولانی تمرین می کردم موسیقی

2018-03-02 19:27:15





شهره شکوری


نوشته که پیش رو دارید گفتگویی است با شهره شکوری آهنگساز و مدرس و نوازنده‌ پیانو، این گفتگو در برنامه نیستان در شبکه فرهنگ انجام شده است. شهره شکوری هم اکنون در انگلیس زندگی می کند و به آهنگسازی، نوازندگی و تدریس پیانو می پردازد.


لطفا درمورد خودتان بفرمایید، چطور موسیقی را آغاز کردید و در ایران از محضر چه استادانی استفاده کردید؟


موسیقی را بعد از انقلاب شروع کردم و به دلیل اینکه که تا سالها از هنرستان و دانشکده موسیقی خبری نبود و من هم در شهرستان کوچکی در شاهرود بودم و در این شهر معلمی نبود، خیلی دیر موسیقی را شروع کرده ام. استاد اول من وارطان ساهاکیان بودند و بعد از چند سال به محضر آقای مصطفی کمال پورتراب رفتم؛ هر ۱۰ روز یک بار می آمدم نزد ایشان و باز برمی گشتم که آن موقع ۸ تا ۱۰ ساعت این رفت و برگشت زمان می برد؛ ۴ سال نزد ایشان درس گرفتم و وقتی ساکن تهران شدم چند سالی با صداو سیما همکاری داشته ام.



برای برنامه کودک و فیلم و نزد خانم مارکاریان بودم که همیشه مدیون ایشان هستم بخاطر نوع تدریس شان. ایشان دیدن و شنیدم من را تغییر داد، درک من را از موسیقی دگرگون کرد.




زمانی که نزد ایشان رفتم همه چیز را از اول شروع کردم و بخاطر همین مثلا نوع حرف زدنم، نشستن و راه رفتن و… همه چیز تغییر کردن تا آن چیزی که می گفتند را بفهمم. چون دیر آموختن موسیقی را شروع کرده بودم، خیلی تمرین زیاد می کردم، روزی ۶-۸ ساعت. به این صورت که چهار صبح بیدار می شدم هارمونی و تئوری کار می کردم بعد هم نوازندگی می کردم.



درمورد ادامه تحصیلاتتان در خارج از کشور صحبت کنید، چه استادانی داشتید و متد های تدریس استادان ایرانی و استادانی که خارج از ایران داشتید چقدر تفاوت داشت؟


من در انگلیس تحصیل موسیقی را ادامه دادم؛ از دانشگاه کالج مدرک معلمی پیانو را گرفتم. به نظرم تفاوتی که بین تدریس موسیقی در ایران و اروپا است، این است که آنها خیلی تاکید روی گوش دادن موسیقی می کنند مثلا اگر سونات کار می کردم باید حتما این فرم را با اجرای نوازندگان مختلف می شنیدم تا ساختار این فرم را بفهمم؛ در ضمن وقتی همه اینها را گوش می دهیم، بعد باید آن چیزی که خودمان حس می کنیم را درون اش بگذاریم؛ به نظرم تاکیدی که استادان اروپایی روی این موضوع دارند خیلی زیاد است. آنجا نواختن در جمع خیلی رایج است، باید بتوانیم راحت باشی و در برابر دیگران بنوازید.



شما هم ایران هم در خارج، شاگردان زیادی درس دادید، یک مسئله که در ایران وجود دارد و باعث شک و شبه هنرجوبان موسیقی و مخصوصا سازهای غربی می شود این است که خیلی از هنرجویان اعتقاد دارند، در خارج از کشور سال به سال متدهای آموزش موسیقی تغییر می کند و متدهایی که ما اینجا با آنها برخورد داریم و استادان تدریس می کنند، دیگر در غرب وجود ندارد و کلا منسوخ شده است، آیا چنین چیزی صحت دارد؟ یعنی شما وقتی که در اروپا دنبال یه متد می گردید مثل بیر یا هانون یا متدهای شبیه آن، دیگر اصلا آنها وجود ندارند و در دسترس نیستند و کسی آنها را تدریس نمی کند.


متدها که زیاد هستند ولی خیلی از این متدها هم موفق نیستند یعنی یه دوره ای و می آیند و کسی هم آنها را نمی خرد… متدهای قدیمی مثل بیر چون موزیکال نیستند زیاد طرفدار ندارند ولی با همه اینها مثلا شاگردهایی که من داشتم، می دیدم که آنها را کار کرده اند مخصوصا کسانی که از خاور دور بودند یا آنهایی که روس بودند البته نه اینکه از اول تا آخر بشینند و بزنند بلکه بنا به ضرورتی که برای کارشان دارند، یک سری از این متدها را تمرین می کنند و به نظر من الان به برکت اینترنت می شود خیلی چیزها را خواند و دید و فهمید. بخشی از این مسیر را شاگرد باید به کمک استادش طی کند و بقیه مسیر را خودش بر اساس تحقیقات اش باید یاد بگیرد و کمبد هایش را جبران کند.


شکوری: ساعت های طولانی تمرین می کردم مطالب مشابه

لیدین

نت پیانو

لیدین

لیدین موسیقی

2018-03-01 23:28:21




پیش از آغاز سخن قطعه ای را که به منظور آموزش همین موضوع ساخته شده است را
بشنوید

و همراه آن نت موسیقی اش را مطالعه کنید.




دز این قسمت درباره مد لیدین صحبت خواهیم کرد، پیش از آغاز سخن یک
به همراه



آن را مطالعه کنید.*




برای ساختن لیدین کافی است که درجه چهارم گام ماژور را دیز کنیم:




از آنجا که فاصله چهار افزوده در این مد کاراکتر اصلی آن را نمایان می سازد، می توانیم با افزودن درجات یک و پنج به آن به آکورد ویژه این مد (۱) یعنی آکورد لیدین دست پیدا کنیم. چنانچه سوم آکورد را نیز به آن اضافه کنیم به آکورد زیر می رسیم که بسیار مورد علاقه سرگئی پروکفیف آهنگساز شهیر روسی بود.




لیدین یکی از پرکاربردترین مدهای کلیسایی در موسیقی امروز است؛ شاید به دلیل نقش و اهمیتی که در موسیقی فیلم و مخصوصا فیلم های هالیوودی (۲) داراست. این نقش به دلیل کاراکتر ویژه این مد است که می تواند هم فضاهای رویایی خیال انگیز خلق کند و هم شوخ و سرزنده.




نمونه صوتی یک


کاراکتر لیدین آنچنان در موسیقی فیلم هالیوودی جا افتاده که هنگامی که دو قطعه زیر که اولی متعلق است به موسورسکی آهنگساز قرن نوزدهمی روس و دومی کاری از امین هنرمند که برای سریال آشپزباشی ساخته شده را می شنویم گویی با موسیقی یک فیلم هالیوودی سر و کار داریم.




نمونه صوتی دو





نمونه صوتی سه


جدا از هالیوود لیدین در سبک های دیگر موسیقی نیز نفوذ دارد. به قطعات زیر گوش کنید و ببینید که چگونه این مد منجر به خلق یک فضای رویایی شده:





نمونه صوتی چهار





نمونه صوتی پنج





نمونه صوتی شش


حال بپردازیم به قطعه ای که در ابتدای مقاله معرفی شد؛ در مورد کاربرد لیدین در موسیقی هالیوودی در آینده قطعه ای جداگانه که به همین منظور ساخته شده را بررسی خواهیم کرد. در این قطعه لیدین را در قالب موسیقی نیوایج مورد توجه قرار می دهیم.


از آنجایی که در این موسیقی فضای موسیقی نیوایج را به کاربرده ایم، می توانیم فواصل هفتم بزرگ و نهم را نیز به آکورد لیدین که در موردش صحبت شد اضافه نماییم و به آکورد زیر می رسیم که در شروع قطعه مورد استفاده قرار گرفته و در میزان های بعدی با تونیک های دیگر تکرار شده:



به سادگی درمی یابیم که در این آکورد تمام نت های مد به جز “لا” یعنی درجه ششم مد وجود دارند.


اصلی ترین نکته ای که در هنگام استفاده از لیدین باید مورد توجه قرار دهیم این است که این مد به سادگی در گام ماژوری که از آن نشات گرفته – و یا در مینور نسبی آن- حل می شود.





نمونه صوتی هفت


به همین دلیل برای هارمونیزه کردن آن تا حد امکان از آکورد تونیک در میزان های متعدد استفاده می شود. متداول ترین حرکت هارمونی در یک تونالیته بین آکورد پایه مد و آکورد مینور نسبی گام ماژوری است که لیدین بر اساس آن ساخته شده است. در اینجا می شود “C, Em” حتی در این هنگام هم یک رفت و برگشت بین “C Lydian” و “E Minor” احساس می شود. (“C Lydian” در نظر گرفته شده است.)


در مقابل این خصوصیت که می تواند نقطه ضعفی برای لیدین باشد، یک خصوصیت بسیار خوب می توان برایش ذکر کرد و آن جابجایی آسان نت تونیک و انتقال مد است. این خصوصیت این امکان را به وجود می آورد که جملات ملودیکی بسازیم که از نت های دو (و یا تعداد بیشتری) لیدین با تونیک مختلف استفاده می کنند.


پی نوشت

۱- در بین مدها فریژین نیز آکورد مخصوص به خود دارد که به همان نام (آکورد فریژین) مشهور است.

۲- شاید اصطلاح دقیق تر برای موسیقی هالیوودی موسیقی رسانه های آمریکایی باشد!


*توضیح ضروری: در نت قطعه هنگامی که تونیک گام تغییر می کند در قسمت میانی آن میزان نام گام جدید ذکر شده است.

لیدین مطالب مشابه

نقد هنری یا توهین!

نقد هنری یا توهین!
0af27aa3fd787a054fe696a100d3145d -

نقد هنری یا توهین! موسیقی

2018-02-28 19:28:19






مشکل بزرگی که در سالهای اخیر در فضای مجازی به چشم می خورد، توهین به موسیقی دانهایی است که در فضای مجازی فعال هستند. بسیار دیده ایم و شنیده ایم که نوازنده، آهنگساز، رهبر ارکستر و… پُستی در فیس بوک و یا اینستاگرام می گذارد و برخی از افراد (و حتی اهالی هنر!) به جای تبریک و تشویق، شروع به فحاشی و توهین می کنند.


البته دیدگاه این دوستان و عزیزان قطعا نقد و انتقاد است و اعتقاد دارند که باید نظر شخصی را گفت، ولی شاید روش و راه صحیح را نمی دانند و به جای نگارش یک متن نقادانه، بیشتر به اهانت می پردازند!



در عالم هنر ما حق داریم که سبک و شیوه و رویه یک هنرمندی را نپسندیم، ولی مضمون این به هیچ عنوان رد و سرکوب آن هنرمند نیست و قطعا نباید چنین باشد. به صرف اینکه من نوازندگی، خوانندگی و اجرای یک نفر را دوست ندارم، با هیچ منطفی حق توهین به آن شخص را ندارم.



دوست عزیز، مگر در ایران چقدر به هنر موسیقی بها داده می شود که خود اهالی موسیقی هم تیشه به ریشه هم می زنند!؟ رد کردن، توهین، فحاشی و…. به هیچ عنوان نقد محسوب نمی شود!



شما که دل پُری از نوازندگی یک نفر دارید، یا از آهنگسازی یک نفر متنفر هستی، یا توانائی رهبری یک رهبر ارکستر را زیر سوال میبری و….. چرا زحمت به خود نمی دهید تا کمی مطالعه کنید و نقدی علمی بر کار هنری آن شخص بنویسید!؟ هیچ فکر نمی کنید که اهانت های شما فقط روح آن شخص و حتی خوانندگان آن متن را آزرده می کند و هیچ کمکی به تصحیح و تغییر رویه آن شخص نمی دهد و فقط و فقط فضای مجازی را آلوده می کند!؟


مگر اینکه قصد شما هم همین باشد، که در اینصورت دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی ماند!



آنچه از نقد در نظر اول به ذهن متبادر می شود، ایراد و اشکال گرفتن از یک کار یا اثر علمی و هنری است، اما در واقع نقد نه ایراد و خرده گیری است نه اشکال تراشی، بلکه علم ارزیابی و سنجش میزان اعتبار علمی و هنری یک اثر است که مانند سایر رشته‌های علمی، قواعد و اصول خاص خود را دارد که به آن «روش‌شناسی نقد » گفته می‌شود.



به قول یونگ: تا چیزی را نپذیریم، نمی توانیم آن را تغییر دهیم.


هنرمند آگاه و باهوش مطمئنا نقدهای سالم و بجا را می شنود و به آن فکر می کند، اما اگر به جای نقد علمی، توهین بشنود، هیچ تاثیر مثبتی از متن نوشته شده دریافت نخواهد کرد. چرا به جای اینکه راه نقد علمی و صحیح را طی کنیم، بر اساس احساسات و تصمیم لحظه ای متنی نیش دار می نویسیم!؟
خشم احساسی است که باعث میشود زبانتان سریعتر از فکرتان کار کند. از طرفی بسیاری از افراد تصور می کنند که توهین کردن برابر است با اعتماد به نفس داشتن و جرات داشتن!


از آنجا که ما شرقی ها و بخصوص ایرانی ها، مشکل شرم حضور و چشم در چشم شدن داریم، گویا با باز شدن فضای مجازی و رو در رو نشدن با اشخاص، به راحتی خودِ شخصیتمان را نشان می دهیم و در واقع شخصیت اصلی خودمان را به نمایش می گذاریم!



اهالی عزیز موسیقی:

بیائید تا با هم مهربان باشیم، کلام خودمان را کنترل کنیم، به یکدیگر کمک کنیم تا بیشتر پیشرفت کنیم، با سعه صدر به محیط موسیقی اطرافمان بنگریم، نابودی و تحقیر همکاران ما دردی از جامعه دوا نمی کند، با هر کلام منفی اول روح خودمان را سیاه می کنیم و بعد مخاطب مان را.



ما اهالی موسیقی تنهائیم و یار و یاور و حمایت ویژه ای (بر خلاف کشورهای مترقی که هنرمندان مورد حمایت و تعامل با دولت هستند) نداریم، پس تیشه را به ریشه خودمان نزنیم.


نوشتن یک کلام و جمله پر مهر کار سختی نیست. حتی اگر ابراز سلیقه هم میکنید، ابتدا نیمه پُر یک اثر هنری ببینید و بعد نظر منفی دهید.



بیایید تمرین کنیم و روی خودمان کار کنیم تا از پیشرفت همکارانمان خوشحال شویم. یا حداقل اینکه سکوت کرده و به آرامی از کنار آنها عبور کنیم.



به قول ژُرژ هربرت:

یا درست حرف بزن یا عاقلانه سکوت کن.

نقد هنری یا توهین! مطالب مشابه

ساز حنجره و چالش‌های تولید صوت منتشر شد

نت پیانو

ساز حنجره و چالش‌های تولید صوت منتشر شد

ساز حنجره و چالش‌های تولید صوت منتشر شد موسیقی

2018-02-27 19:26:53


کتاب «ساز حنجره و چالش‌های تولید صوت»، که به‌تازگی توسط نشر سوره‌ی مهر در ۲۵۰۰ نسخه با قیمت ۱۰۰ هزار تومان منتشر شده است، ثمره‌ی سال‌ها پژوهش فریبا (فرنگیس) یاوری در زمینه‌ی صدای انسانی- چه گفتار و چه آواز- است. فریبا یاوری تحصیلکرده‌ دو رشته‌ی به‌ظاهر نامرتبط بیهوشی و موسیقی است.



او برخلاف اغلب نوازندگان و خوانندگان، در بزرگ‌سالی به دنیای موسیقی قدم گذاشت. ساز تخصصی او سه‌تار است اما برای تکمیل آن به پیشنهاد استادان خود دوره‌ی ردیف آوازی را نیز پشت سر گذاشت و اتفاقاً در این مرحله بود که دانش او در زمینه‌ی آناتومی به کارش آمد و او را متوجه مشکلات اساسی در رشته‌ی تخصصی آواز کرد؛ او پا را از این نیز فراتر گذاشت و در نهایت با تحقیقات شبانه‌روزی و چندساله‌ی خود، گره از معمای ذهنی خود در زمینه چالش‌های تولید صوت انسانی- چه در گفتار و چه آواز- گشود. او سال‌هاست مدرس آواز ردیف دستگاهی است، اما در کلاس او خبری از بیماری و مشکلات حنجره نیست.



یاوری در مورد روش این کتاب می گوید: «شیوه‌ی من در این کتاب نه‌تنها پیشگیرانه بلکه درمانگر است. محتوای کتاب «ساز حنجره و چالش‌های تولید صوت» نه تکرار مکررات است و نه حتی ادامه‌ی شیوه‌های رایج صداسازی. این پژوهش‌ها پاسخی است به این پرسش که آیا خوانندگی یا گویندگی به‌ناچار با سرنوشت محتوم بیماری عجین است یا راهی برای پیشگیری یا حتی درمان بیماری‌های حنجره که ناشی از تولید صوت است، وجود دارد.»


این کتاب با ۳۸۴ صفحه در قطع رحلی و چاپ رنگی در ۸ گفتار تنظیم شده است. گفتار اول شما را با آناتومی و فیزیولوژی سیستم عصبی و اندام‌های مرتبط با گفتار آشنا می‌سازد. گفتار دوم به شرح ماهیچه‌ها، اعصاب و سیستم عروقی صورت، سر و گردن می‌پردازد. گفتار سوم مربوط به اندام‌های راه هوایی است. گفتار چهارم از بیماری‌های راه هوایی می‌گوید. گفتار پنجم شرح مختصری در مورد تغذیه، عادات غذایی و توصیه‌های لازم برای خوانندگان است. گفتار ششم لزوم آشنایی با فیزیک صوت را برای فهم بهتر مطالب کتاب یادآور می‌شود. گفتار هفتم مفاهیم زبان از دیدگاه زبان‌شناسی را مورد بررسی قرار می‌دهد و در نهایت گفتار هشتم شامل تکنیک‌های کاربردی برای خوانندگی است.



این کتاب، همان‌طور که از نام آن پیداست، برای هر کس که با صوت و صدا سروکار دارد کاربرد خواهد داشت و برای بهره‌مندی همه‌ی افراد از هر قشر و صنف و پیشه‌ای سعی نویسنده در ساده‌نویسی و ارائه‌ی تصاویر گویا و مرتبط با مطالب بوده است. در صورت تمایل به دریافت کتاب می‌توانید از طریق شماره‌های زیر اقدام نمایید:

شماره تماس نویسنده (فریبا یاوری): ۰۹۱۲۴۷۷۲۵۰۸

شماره تماس مؤسسه کجاوه سخن سوره مهر: ۵-۶۶۴۶۰۹۹۳-۰۲۱

ساز حنجره و چالش‌های تولید صوت منتشر شد مطالب مشابه

عبدالکریم مهرافشان درگذشت

عبدالکریم مهرافشان درگذشت
e11e570fe90b2170d937488a7edb55f6 -

عبدالکریم مهرافشان درگذشت موسیقی

2018-02-26 19:26:36





عبدالکریم مهرافشان (1307-1396)


عبدالکریم مهرافشان از آهنگسازان و نوازندگان پیشکسوت موسیقی ایرانی بعد از مدت ها مبارزه با بیماری شنبه ۵ اسفند ماه درگذشت. آثار مهرافشان در دوره اول فعالیت های ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی چندین بار به روی صحنه رفته بود.


عبدالکریم مهرافشان در سال ۱۳۰۷ در تهران متولد شد، وی از ۱۰ سالگی به صورت خودآموز آموختن ویولن را آغاز می کند و شش سال بعد در کلاس شبانه انجمن موسیقى ملى که به همت روح ‏الله خالقى تأسیس شده بود ثبت نام می کند و نزد حسینعلى ملاح ویلونیست و محقق موسیقى مشغول فراگیرى موسیقى می شود. در سن ۲۲ سالگی بنا به دعوت استاد روح‏اللَّه خالقى، در ارکستر انجمن موسیقى ملى به نوازندگى ویولن می پردازد. در همین زمان او به ارکستر شماره شماره یک رادیو به عنوان عضو افتخاری دعوت می شود؛ در این ارکستر استادانی چون: مهدى مفتاح (ویولن)، حسینعلى ملاح (ویولن)، حسینعلى وزیرى‏ تبار (قره‏ نى)، نصراللَّه زرین ‏پنجه (تار)، حسین تهرانى (تمبک) و چند استاد با نوازندگی پیانو و سرپرستی جواد معروفى و خوانندگی این ارکستر، غلامحسین بنان مشغول به کار بودند. مهرافشان برای اولین بار در برای این ارکستر دست به آهنگسازی می زند و جواد معروفی این اثر را برای ارکستر تنظیم می کند.


مهرافشان در همین زمان به مکتب ابوالحسن صبا وارد می شود از کلاس های ویولن او استفاده می کند. در سن بیست و پنج سالگى به پیشنهاد مشیر همایون شهردار، رسماً در رادیو ایران استخدام شد و در ارکستر شماره دو و ارکستر ویژه که توسط مشیر همایون تأسیس شده بود، به عنوان نوازنده ویولن به همکاری می پردازد.


در سن سى سالگى (سال ۱۳۳۷) حسین دهلوى او را به وزارت فرهنگ و هنر وقت منتقل کرد و در ارکستر صبا به عنوان نوازنده ویولن انتخاب شد. مهرافشان در این مدت نزد لوئیچى پازانارى (که در آن زمان مایستر ارکستر سمفونیک تهران بود) به آموختن ویولن کلاسیک و تمرین اتودها و کنسرتوهای غربی پرداخت.


در تاریخ بیست و هفتم آذرماه سال ۱۳۴۲ طبق ابلاغ رسمى وزارت فرهنگ و هنر، به سمت آهنگساز و سرپرست یکى از ارکسترهاى موسیقى ملى این وزارتخانه منصوب گردید و به تصنیف حدود ۱۴۰ اثر پرداخت که از این میان ۴۰ اثر به ضبط رسید.


فعالیت های مهرافشان پس از انقلاب بیشتر شامل تدریس ویولن بود ولی چند اثر از او توسط ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک صدا و سیما به اجرا و ضبط رسید. در سال ۱۳۸۴ آلبوم “بهار رویا” با صدای ” فاضل جمشیدی” به صورت سی دی و نوار، توسط انتشارات تلگرام به بازار عرضه شد که شامل آثاری از عبدالکریم مهرافشان و کاسعلی اکبرپور بود.






بشنوید تصنیف «بهار رویا» را با آهنگسازی عبدالکریم مهرافشان و صدای فاضل جمشیدی



مراسم تشییع این هنرمند ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه نهم اسفند ماه از مقابل تالار وحدت برگزار می شود.

عبدالکریم مهرافشان درگذشت مطالب مشابه