چاهیان: به گویش کُرمانجی پایند بودم

چاهیان: به گویش کُرمانجی پایند بودم
29eb3972cea2b1212788d9d506daf04d -

چاهیان: به گویش کُرمانجی پایند بودم موسیقی

2018-02-17 16:09:16






اگر بخواهم توضیحاتی را در ارتباط با بخش آهنگسازی خدمت شما عرض کنم باید بگویم که به هر حال قرار بود من اثری را آهنگسازی کنم که براساس موسیقی شمال خراسان باشد، بنابراین باید بعد از آوانویسی و تجزیه و تحلیل موسیقی آن منطقه، عناصر ساختاری مورد نیاز برای ساخت یک اثر را هم بررسی می کردم که این عناصر ساختاری شامل موارد بی شماری هستند که تعدادی از آن ها را عرض می کنم؛ یکی این که من باید ویژگی های موسیقیایی نغمات را از منظر جملات، موتیف های آوازی، الگوهای کشش، ریتم و متر بین عناصر سازنده جملات، تکنیک های آوازی، سیر حرکت ملودیک و دیگر عناصر را بررسی می کردم؛ مورد دیگر آن بود که چگونه تم های موسیقی شمال خراسان را استفاده کنم و آن ها را گسترش دهم و نکته بعدی این است که فرم قطعه باید در ارتباط با ساختار روایی نغمات شکل می گرفت و باید این موارد در درون مایه نغمات بررسی می شد.


ویژگی های کنترپوانتیک و هارمونیک کمپوزیسیون ها براساس بررسی مدها و نحوه تکرار ها در اثر شکل گرفت. مورد دیگری که بسیار هم مهم است این است که من باید روایات و داستان پردازی ها موسیقیایی در نغمات موسیقی شمال خراسان را بررسی می کردم تا در ساختار روایی اثرم به آن ها شکل دهم.


در آهنگسازی این اثر به یکی از گویش های شمال خراسان، گویش کُرمانجی پایبند ماندم و اشعاری که انتخاب شد اشعار کُرمانجی بودند که یکی از اشعار بر اساس اشعار و روایاتی بود که نسل به نسل توسط بخشی ها منتقل شده و اکنون جاودان مانده است و دیگر اشعار هم از منظومه “چیکسای” جناب آقای حسن روشان انتخاب شدند که منظومه بسیار مهم و ارزشمندی در منطقه شمال خراسان است. همینجا، لارم از است که از زحمات جناب آقای حسین مهرانی در اجرای آواز در بخش عملی پایان نامه تشکر کنم.


این اثر در چهار موومان آهنگسازی شده است که دو موومان آن تحت عنوان لو و و هرایی است که همان مقام هایی هستند که در بخش نظری بررسی و تحلیل کرده بودم. موومان های دیگر هم یکی تحت عنوان داییک یعنی مادر، تحت تاثیر لالایی های شمال خراسان نوشته شده و دیگر موومان هم که به بخشی های موسیقی شمال خراسان تقدیم شد، تحت تاثیر تعدادی از نغمات موسیقی شمال خراسان آهنگسازی شده است.


نکته دیگری که باید عرض کنم این است که بهره گیری از ویژگی ها و تکنیک های موسیقی معاصر در ساخت یک اثر با محتوای نغمات شرقی، مستلزم حفظ محتوای این نغمات، حداقل به گونه ای فرمال است که در آن ویژگی های متریک از یاد نرود. بنابراین من در این اثر سعی کردم که ویژگی های کنترپوانتیک و هارمونیک بر اساس درک مدها و نحوه تکرار ها به گونه ای باشد که یک نغمه در برش های زمانی در جایگاه های مختلف قرار گیرد و همچنین با توجه به قالب اشعار و چگونگی روند حرکت در جریان یک اثر به فرمی دست یابم که از درون مایه مقام ها و نغمات موسیقی نواحی اخذ شده باشد و در نهایت با استفاده از نغمات و تکنیک های موسیقی نواحی و ترکیب آن ها با برخی از لحن های موجود در موسیقی معاصر، روایتگر یک بیان شخصی باشم که در هر بخش از اثرم با تغییراتی مثل تغییر در بافت ارکستراسیون بتوانم برتغییرات ملودیک موسیقی نواحی تاکید کنم.

درباره‌ی پتریس وسکس (V)

درباره‌ی پتریس وسکس (V)
aa3031855dc1d93faaed4f207f0c92ac -

درباره‌ی پتریس وسکس (V) موسیقی

2018-02-16 16:09:26





پتریس وسکس

مجمو‌عه‌ی چشم انداز در این دوره نوشته شده‌اند همچنین کنسرتوهای متفاوتی با ژانر کلاسیک مانند کنسرتو برای ویولنسل و ارکستر، دیستنت لایت، کنسرتو برای ویولن و ارکستر زهی (Concerto For Violin And String Orchestra 1997)، چند سونات با نام‌های سونات تنهایی برای سولو گیتار (The Sonata For Lonliness For Solo Guitar 1990)، سونات برای فلوت (Sonata For Flute 1992)، کوارتت زهی شماره‌ی سه (String Quartet No.3 1995) و اولین سمفونی او در این دهه نوشته شد. در سال ۱۹۹۱ موسیقی محلی سازی غنی شده‌ی لتونی در سمفونی اولش برای ارکستر زهی با نام صداها ساخته شد. او در مورد این سمفونی گفته است «ژانر سرزنده‌ی این سمفونی وظیفه‌ی اصلی خود را در آینده انجام می‌دهد. این قطعه در مورد ضروریاتو موضوعات ابدی صحبت می‌کند.»
قرن جدید
در اولین دهه‌های قرن بیست و یکم به طور واضح علاقه‌ی وسکس به استفاده از ژانرهای متفاوت در قطعات سازی مختلف آشکار شد. قطعاتش هنوز تم‌هایی با موضوعات و مضمون‌های جهانی، انسانی و مسائل ضروری داشت در عین حال، ویژگی رمانتیک و آرمان‌گرایانه‌ی خود را حفظ کرده بود که با موسیقی آپاسیاناتا برای ارکستر زهی به اثبات ‌رسید. او در این قطعه از ابتدا به صورت مستقیم، بسیار شفاف و بی‌اندازه در مورد عشق و توجه به تمام زیبایی‌هایی که در جهان وجود دارد صحبت می‌کند. خود او در این باره گفته است «من زنده هستم و هنوز صدمه می‌خورم، و جهان و شور و شوق زندگی را دوست ‌دارم. این یک ستایش است در برابر خلقت جهان.»
قطعات تک موومانی وسکس

تمایل او در نوشتن مجموعه‌‌‌های تک موومانی امر بسیار برجسته و غالب موسیقی او است. ده قطعه از چهارده قطعه‌ای که در عنوان آن‌ها از کلمه‌ی موسیقی استفاده شده همه مجموعه‌هایی تک موومانی هستند. ویژگی‌های کاراکتری این تک موومانی‌ها به تدریج مشخص می‌شود و تاثیر می‌گذارد. دینامیک‌ها و گسترش‌های بسیار مصمم کم‌کم به اوج می‌رسند و این روند گسترش در تمامی قطعات او پیداست. علاوه براین می‌توان گفت که هر یک از قطعات تک موومانی نشان دهنده‌ی روح و احساسی شخصی هستند که در قالب یک فرم ساخته شده است.
لودا پر ارکسترا در سال ۱۹۸۶ ساخته شد. لودا قطعه‌ای تک موومانی است که در فرمی آزاد با المان‌های فرم سونات ساخته شده. این مجموعه با ژانر سنتی پوئم سمفونیک رمانتیک ساخته شده است. این سبک توسط موسیقی دان لتونیایی جنیز کودنز (Janis Kudins) معروف شده است. لودا فضایی است از اشتیاق، آرزو و انتظار که برای موسیقی رمانتیک مرسوم است.
پانوشت:
او در ۲۷ فوریه سال ۱۹۷۴ در ریگا کشور لتونی متولد شد. او از مهم‌ترین و برجسته‌ترین ویولنیست و موزیسین‌های کشور لتونی است که تاثیر زیادی بر موسیقی و روند تکامل موسیقی این کشور داشته.

احترام را به هنر، هنرمند و هنردوست برگردانیم

نت پیانو

احترام را به هنر، هنرمند و هنردوست برگردانیم

احترام را به هنر، هنرمند و هنردوست برگردانیم موسیقی

2018-02-15 16:07:16


اهالی محترم موسیقی و دست‌اندرکاران متعهد هنر



علی‌رغم کمبودها و سختی‌ها، با تحمل ناملایمات پا به مسیر هنر گذاشته‌ایم و به دنبال درکی عمیق‌تر از زیبایی‌ها و انسانیت امیدوارانه پیش می‌رویم. علاوه بر تلاش در بدست آوردن آگاهی و مهارت، معتقدیم آنچه ما را در زمره‌ی هنرمند و هنردوست با یکدیگر متحد می‌کند رفتارهایی برآمده از اخلاق و تلاش برای حرمت نهادن به کرامت انسانهاست.




هرچند اقبال هم‌میهنانمان به هنر مایه‌ی خرسندی است اما از سوی دیگر نگران رفتارهایی هستیم که از سوی برخی مدرسین و صاحب منصبان هنری به صورتی فزاینده در جریان است. در اجتماعی که بنا بر مناسبات فرهنگی و مذهبی‌اش علم و معلم جایگاهی بس محترم داشته است، جای تعجب دارد که امروز شاهد رفتارهایی توهین آمیز نسبت به هنرجویان در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش هنری هستیم. استمرار این تعرض ها و رفتارهای بدور از ادب و متانتِ برخی استادان دانشگاه بدان حد رسیده است که ترس و تنفر جایگزین شوق و طراوت در دانشجویان و هنرجویان برخی رشته‌های هنری از جمله موسیقی شده است. از ثمرات نامیمون برخوردهای خارج از چارچوب برخی مدرسین، دلسردی و انصراف دانشجویان از تحصیل و حتی بی‌اعتباری نهاد دانشگاه بوده است.


امضاکنندگان این متن که همگی از خانواده‌ی هنر و موسیقی هستند ضمن قدردانی از برخی مدرسین شریف، ابتدا بر مدارا و گفتگو تاکید داشته‌اند اما متاسفانه با شدت گرفتن چنین رفتارهایی از سوی برخی مدرسین دانشگاهی، نسبت به دانشجویان، هنرجویان و دیگر مدرسین محترم، به انتشار و امضاء این متن مصمم گشته‌اند تا مسئولین محترم بنا بر ضرورت، پیگیری این موارد را عهده‌دار شوند. بدیهی است که شناسایی و برخورد با این مدرسین نه‌تنها به نفع دانشجو و دانشگاه بلکه به سود فضای فرهنگی کشور است و امید است که ضمن برخورد قاطعانه با چنین افرادی راه بر سوءاستفاده‌ی آن‌ها از مناصب دانشگاهی بسته شده و دیگر شاهد حضور این افراد ذیل نام مدرس دانشگاه در شهرهای مختلف نباشیم.  از آنجا که عناوین دانشگاهی در جامعه و در میان مردم طنین مثبتی داشته و به زعم بسیاری مُهر تاییدی معتبر بر رفتار و علم مدرسین قلمداد می‌شود، از مدیران دلسوز فرهنگی و هنری کشور مصرانه خواستار رسیدگی به اعتراضات دانشجویان و دیگر اهالی هنر به این سوء رفتارها هستیم تا بدین‌وسیله از خدشه‌دار شدن ساحت ارزشمند هنر و دانشگاه و زیر سوال رفتن شأن و جایگاه مدرس و استاد جلوگیری به‌عمل آید.


ما امضا کنندگان این متن خواستار پیگیری سریع و برخورد با کسانی هستیم که عرصه‌ی هنر را به میدانی برای عقده‌گشایی‌ها و کاستی‌های خود تبدیل کرده و تعرض مداوم به ساحت دانشجویان را به رفتاری شایع بدل نموده‌اند. آسیب‌ها و مضرات حضور این افراد در دانشگاه‌ها و دیگر مراکز آموزشی برای هنرجویان بسیار بیش از ثمراتشان بوده است.

زیبنده‌ی محیط‌های دانشگاهی نیست که هنرجویان خانم مورد توهین‌های خاص برخی مدرسین مرد قرار گرفته و چنین برداشت شود که مدیران قصد برخورد با خاطیان را ندارند. علاوه بر آن، نه تنها مدرسین مرد خاطی، که برخی از خانم‌هایی که در کسوت مدرس، کرامت دانشجو و شأن علم و هنر را رعایت نکرده و با رفتارهای زننده و آکنده از نفرت و تحقیر، فضای آموزشی و کلاس درس را مسموم و آلوده ساخته و آینده‌ی هنری و تحصیلی هنرجویان را متزلزل می‌سازند نیز باید مورد بازخواست قرار گیرند تا دیگر شاهد دلسردی هنرجویان از عرصه‌های آموزش هنر نباشیم.


امضاکنندگان این متن معتقدند برخی از افرادی که در حال حاضر در دانشگاه‌ها به تدریس اشتغال دارند به دلیل مشکلات شدید رفتاری و گاه علمی به هیچ وجه صلاحیت حضور در این فضا را نداشته و باید سریعا از ادامه‌ی کار ایشان جلوگیری به‌عمل آید. این مساله در اولین مرحله با مدیران عرصه‌ی فرهنگ، هنر و موسیقی در میان گذاشته شده است اما چنانچه مورد بی‌توجهی ایشان قرار گیرد به ناگزیر از طریق مجاری دیگر پیگیری خواهد شد.


مسئولین به حکم وظیفه و دلسوزی می‌توانند با انتشار فراخوان از دانشجویان فعلی و سابق و دیگر افراد صاحب‌نظر در زمینه‌ی هنر دعوت کرده و به این موضوع رسیدگی کنند. قطعا در صورت ایجاد فضایی محترمانه و امن برخی افراد که مورد هتک حرمت مدرسان قرار گرفته‌اند حاضر به ارائه اسامی و شرح ماوقع خواهند بود.


امید است مسئولین و تصمیم گیرندگان عرصه‌‌ی فرهنگ و هنر با توجه به اهمیت موضوع این مطالبه‌ی به حق را جدی گرفته و با اقدامات در خور و فوری زمینه‌ساز محیطی امن و انسانی در دانشگاه‌ها و سایر مراکز هنری باشند.


 
ملاحظات:
 

از امضا کنندگان محترم تقاضا می‌شود که علاوه بر درج کامل نام خود، پیشه‌ی هنری خود را نیز اعلام کنند.

هر یک از امضاکنندگان محترم که خواستار صحبت درباره‌ی رفتارهای ناشایست مدرسین دانشگاهی در حضور مسئولین است، یک ستاره (*) مقابل نام خود درج کند.

جمع‌آوری امضا در گروه پیام رسان تلگرامی به نام « احترام را به هنر، هنرمند و هنردوست برگردانیم» انجام می‌شود.
 

اسامی امضاکنندگان به مرور تکمیل می‌شود:

دکتر سیمون آیوازیان* (استاد تمام دانشگاه تهران و قدیمی‌ترین مدرس گیتار کلاسیک ایران)

پویان آزاده (عضو هیات علمى دانشگاه هنر)

کیوان میرهادی* (نوازنده گیتار کلاسیک و مدرس دانشگاه)

علیرضا تفقدی* (نوازنده گیتار کلاسیک و مدرس دانشگاه)

مصطفی آخوندی (نوازنده گیتار کلاسیک و مدرس دانشگاه)

هومن خلعتبری* (پیانیست و رهبر ارکستر و کر)
آرمان نوروزی (مدرس موسیقی دانشگاه)

افشین ترابی (مدرس دانشگاه و دانشجوی دکترای نوازندگی گیتار در کانادا)


بابک ولی‌پور* (نوازنده گیتار کلاسیک و مدرس موسیقی)

سجاد پورقناد* (نوازنده و نویسنده موسیقی)

مهدی محققی* (نوازنده، دکترای موسیقی، مدرس دانشگاه)

شایا اسدى (مدرس دانشگاه کارشناس ارشد رهبرى کر)

بابک کوهستانی (نوازنده ی ویولن و ویولا و مدرس دانشگاه)

مرجان مدنی رزاقی (نقاش، مجسمه ساز و نوازنده‌ی گیتار کلاسیک)

مسعود مرشدى ( دانشجوى کارشناسى ارشد آهنگسازى دانشگاه هنر)

حسین درست‌پور ( نوازنده گیتار کلاسیک)

مسعود اخوندزاده (نوازنده گیتار کلاسیک)

میلاد میری (نوازنده و دانشجوی موسیقی)

حامد حدیدی (نوازنده و دانشجوی گیتار کلاسیک)

غزاله شهپرراد* (نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک)

هومن طیبی (معمار)

الهه اسماعیلی فر (نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک)

امید صدیق ایمانی* (نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک)

محمد صالحی* (نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک)

میثم جهانی اسد (نوازنده سه‌تار و مدرس موسیقی)

دنیا دبیری (دانشجوی ارشد آهنگسازی)

مرضیه نی زن* (نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک)

سیاوش عسگری (دانشجوی موسیقی‌شناسی)

مهشید رسولی* (دانشجوی موسیقی)

محمد برازنده* (دانشجوی موسیقی)

حامد حسین زادگان* (دانشجوی موسیقی نوازنده گیتار کلاسیک)

فراز نصیری (نوازنده گیتار)

هدا نعیمی تاجدار (مدرس گیتار کلاسیک)

مریم غلامی (نوازنده و مدرس ویولا)

سیمین رخش بهار (نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک)

مهلا میرزایی* (هنرجو و نوازنده ویلنسل)

ملیکا اسماعیلی‌پور (هنرجو و نوازنده ویلنسل)

آمی خدادادی* (دانشجوی کارشناسی ارشد موسیقی، مدرس گیتار کلاسیک)

سهراب جلایی (نوازنده‌ی ویولا)

مینا قنبری* (دانشجوی کارشناسی ارشد موسیقی،مدرس و نوازنده گیتار کلاسیک)

فرید سناور*  (نوازنده و مدرس گیتار)

کوروش باستانی* (نوازنده و مدرس گیتار)

سامیار فاضل زاده  (نوازنده گیتار کلاسیک)

اهورا آذربین (دانشجوی صنایع دستی ،نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک)

نسرین علیزاده* (دانشجوی کارشناسی ارشد موسیقی ، مدرس و نوازنده پیانو کلاسیک)

فواد مرادی  (هنرجو و نوازنده  گیتار کلاسیک)

سینا مقدم (هنرجو ونوازنده گیتار کلاسیک)

علی درانی (مدرس و نوازنده گیتار کلاسیک)

علیرضا طباطبایی (نوازنده و مدرس درامز)

عطیه قربانی (نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک)

الهه مخبر (مدرس موسیقی کودک)

اسماعیل نظری (دانشجو موسیقی مدرس پیانو. کیبورد)

فرزاد زاهدی (مدرس و نوازنده گیتار کلاسیک)

مهسا محبی (نوازنده فلوت کلیددار)

شیوا پالیزدار (نوازنده گیتار کلاسیک و دانشجوی موسیقی)

بابک رستمی  (نوازنده گیتار کلاسیک)

حسین مصدق (نوازنده گیتار کلاسیک)

شیوا امینی (نوازنده و مدرس گیتارکلاسیک)

سهند رفیعی* (نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک)

هما دادگستر (فارغ التحصیل موسیقی، نوازنده و مدرس پیانو)

مسعود معارفی (فارغ التحصیل موسیقی نوازنده گیتار)

نگین زاده وکیلی (معلم و نوازنده ویلنسل و‌ قیچک بم)

ریحانه حاجی محمد* (دانشجو و مدرس موسیقینوازنده ی فلوت)

آتنا غفارى (مدرس موسیقى)

آرزو صناعی (دانشجو و مدرس گیتارکلاسیک و نوازنده سه تار)

محسن رضایی (کارشناس موسیقی..مدرس گیتار کلاسیک)

نیلوفر حمیدى (فارغ التحصیل موسیقی ، ىمدرس و نوازنده گیتار کلاسیک)

برنا بنائی (نوازنده‌ی عود)

بنیامین فسایی (دانشجو و مدرس موسیقی)

الناز مشتاقی (نوازنده و مدرس پیانو کلاسیک، فارغ التحصیل موسیقی)

مریم آریا (نوازنده گیتار کلاسیک)

اشکان احمدی (نوازنده گیتار کلاسیک)

گلبهار سرانجام پور (نوازنده و مدرس ویلن کلاسیک)

فرهاد اسلامی‌زاده  (کارشناسی ارشد آهنگسازی و نوازنده گیتارکلاسیک)
ایاد موسوی (معلم گیتار کلاسیک)

سپهرام یاوری (نوازنده و مدرس موسیقی)

میثم سلوکی (نوازنده و مدرس سنتور)

مصطفی راه پیما (نوازنده گیتار کلاسیک)

نسیم نبوی (مدرس پیانو)

امیرحسین مزارعی (مدرس گیتار و آواز)

رضا احمدی راد نوازنده و مدرس ساز دف

مهدی قشقایی (مدرس گیتار کلاسیک)

میلاد محمودی (فارغ التحصیل موسیقی، مدرسه سه تار و تمبک)

محمدرضا دربندی (فارغ التحصیل موسیقی با گرایش نوازندگی گیتار کلاسیک)

سمیرا مسعودی (هنرجو، فوق لیسانس MBA)

میثم خلیلی (نوازنده و مدرس گیتار الکتریک)

مهرشاد فرخ رخ* (نوازنده و دانشجوی گیتارکلاسیک)

یاسمن جودی (دانشجو و مدرس پیانو)

کیمیا باخدا (نوازنده گیتار کلاسیک)

یلدا پرندوش (دانشجوی نوازندگی پیانو)

سحر رحیمی (نوازنده و مدرس گیتار)

عادل پورصمدی*  (نوازنده و مدرس ویلن و ویولا )

نجمه عشقی (سولیست سوپرانو آهنگساز)

امین قربانزاده (نوازنده ودانشجوی کارشناشی ارشد ویولن)

ستاره ممانی (نوازنده گیتارکلاسیک ،منشی صحنه ،بازیگرتئاتر)

سارا خوشحال (نوازنده و مدرس ویلن)

امیر اسدی (مدرس پیانو)

مجتبی نم نبات (دانشجوو مدرس و نوازنده گیتار کلاسیک)

زهرا قیاسی (فارغ التحصیل موسیقی، نوازنده و مدرس گیتار)

هامون هاشمی (خواننده تنور، مدرس صداسازی، سرپرست کُر)

النا یزدان بخش (دانشجوى کارشناسى ارشد آهنگسازى)

سیده مهرانگیز حسینی (دانشجوی کارشناسی موسیقی جهانی، ساز ویولن)

مهسا فراهانی (فارغ التحصیل موسیقی نوازنده ویلن)

رها علیزاده (دانشجوی موسیقی ،نوازنده و مدرس ویلن)

غزل قمرصورت (کارشناس ارشد موسیقی نوازنده و مدرس گیتار)

علی عبدالکریمی (پیانیست آکومپانیمانیست و مدرس موسیقی)
عرفان جابری (نوازنده‌ی ویولا)

آرش جهانی (نوازنده گیتار کلاسیک)

مهدی رضایی (نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک)

لعیا محسن بیگى (کارشناسى موسیقى ، نوازنده ویولن و ویولا ، مدرس موسیقى کودک)

حسین برزگر (نوازنده و مدرس پیانو)

بهمن اجلالی* (ساند اینجینیر، آهنگساز و مدرس موسیقی)

نوید عظیم زاده (نوازنده گیتار کلاسیک)

فرناز تاراسی (فارغ التحصیل موسیقی و نوازنده ویلنسل)

ارشیا قصری (آهنگساز و پیانیست)

افرا نوایی (کارشناس موسیقی نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک و نوازنده ویولا)

پویان محمودى (نوازنده تار و سه تار و کمانچه دانشجوى ادبیات نمایشى)

آرمین مرآت (نوازنده ی گیتار کلاسیک و مدرس موسیقی)

بهاره رادفر (نوازنده و مدرس پیانو)

بیژن اقدسی (لیسانس نوازندگی گیتار کلاسیک از دانشگاه هنر)

نسیم شجاعی (خواننده کلاسیک)

نوید شعبانزاده (نوازنده ویلن)

فربد محمودپور (نوازنده ی ویولا)

آرش بادپا (آهنگساز)

بهاره موسوی (مدرس و نوازنده گیتار ،خواننده کلاسیک)

سیدمحمد تنکابنی (کارشناس ارشد آهنگسازی دانشگاه هنر)

مسعود قلعه (کارشناس موسیقی. مدرس موسیقی)

سهراب شهیدی (دانشجوی کارشناسی آهنگسازی)

داود علیشاهی بر‌وجنی (کارگردان مستند ساز و فارغ التحصیل موسیقی)

بابک نیّری (کارشناس موسیقی ، مدرس و نوازندهٔ گیتار ، نقاش و سازندهٔ ویولن و مولف)

مریم غفارى (مدرس و نوازنده گیتار، کارشناس موسیقى و کارشناس ارشد پژوهش هنر)

مهدی عصمتی (دانشجوی کارشناسی آهنگسازی نوازنده و مدرس گیتار)

رضا کزازی (آهنگساز و مدرس پیانو)

حمیدرضا باقری (کارشناس ارشد آهنگسازی، مدرس موسیقی ،آهنگساز و نوازنده ی ویولا)

علیرضا امان الهی* (دانشجوی موسیقی و نوازنده گیتار کلاسیک)

فاطمه عباسی (دانشجوی موسیقی و نوازنده گیتار)

غزال جعفری (نوازنده ی گیتار کلاسیک)

اتابک محمدی (نوازنده سازهای کوبه ای)

رضا هوشنگی (نوازنده گیتار کلاسیک)

مهسا جمالی (فارغ التحصیل موسیقی نوازنده و مدرس ساز قانون و سنتور)

محمد حسین قاسمی (کارشناسی ارشد آهنگسازی دانشگاه هنر)

دلارام جهان مهر (فارغ التحصیل موسیقی جهانی دانشگاه هنر)

ماهور اربابیان (نوازنده ی پیانو، دانشجو و مدرس موسیقی)

سینا موسوی فرد (کارشناسی ارشد آهنگسازی دانشگاه هنر)

یاسمن کشاورزی (فارغ التحصیل موسیقی جهانی دانشگاه هنر و مدرس و نوازنده ویولن)

انکیدو پارسه (دانشجوی انصرافی موسیقی سال چهارم ۹۲٫ نوازنده کلارینت)

مرتضی عزمی (نوازنده و مدرس موسیقی)

علی کیانی  (دانشجوی کارشناسی آهنگسازی)

امیرحسین جم (فارغ التحصیل کارشناسی ارشد آهنگسازی مدرس علمی کاربردی و کنسرواتوار تهران)

محمد صادقی (هنرجو گیتار)

هادی آزادفلاح (فوق لیسانس گیتار کلاسیک، دانشجوی پداگوژی گیتار کلاسیک)

ماهور رئیسی (فارغ التحصیل کارشناسی نوازندگی موسیقی کلاسیک-مدرس پیانو)

مهدیس صادقی (فارغ التحصیل کارشناسی آهنگسازی)

سعید عباس پور* (نوازنده گیتار)

مریم قربانى (نوازنده ى کمانچه)

سهیل سرکرده (مدرس موسیقی)

دانیال فاضلی (مدرس سازهای کوبه ای)

بامداد خوشقدمی (دانشجوی ترم آخر آهنگسازی و آرانژمان جَز – وین)

مسیح فریدون زاده (کارشناس ارشد ویلن کلاسیک و مدرس موسیقی)

ایمان آزادپور (نوازنده گیتار فلامنکو)

نگار ذوالفقار (کارشناسی آهنگسازی دانشگاه هنر)

روزبه آذر (نوازنده و مدرس گیتار)

علی مهدی پور (نوازنده و مدرس ویولن)

کیوان نجاریان (نوازنده ویولا)

یاسمن کوزه گر (نوازنده ویلنسل)

على بختیار (نوازنده ویولن)

مانی عطشانی (کارشناس موسیقی نوازنده و مدرس سنتور)

ابراهیم هاشمی (سازنده و نوازنده سنتور)

حمیدرضا روستایی (دانشجوی آهنگسازی نوازنده سه تار)

سارا ربیعی (نوازنده ی گیتار کلاسیک)

نسیم دارا (نوازنده ویلن)

نازنین اورمز (نوازنده گیتار)

هادی کلهر (هنرجوی گیتار )

میثم عامر (شرکت گیتار عامر)

حامد علی محمدی (کارشناسی ارشد آهنگسازی)

داود فریادی (مدرس و نوازنده گیتار کلاسیک)

کیارش کیانیان* (نوازنده گیتار کلاسیک و مدرس موسیقی)

یاسر جلالوند (کارشناسی ارشد موسیقی، توازنده و مدرس ویولن)

مهسا قربانی (لیسانس موسیقی نوازنده و مدرس ویولن)

آتوسا فاخر* (دانشجوی کارشناسی نوازندگی)

کمال خسروی  (کارشناس موسیقی)

الهام ناظم (نوازنده و مدرس گیتار)

سارا صوفی سیاوش (فارغ التحصیل هنرستان موسیقی و دانشجوی نوازندگی پیانو)

مریم صوفی سیاوش (نوازنده و مدرس پیانو، دانشجوی موسیقی)

بیتا جمالی (هنرجوی گیتار)

آریان زمانی (دانشجوی موسیقی و نوازنده ویولا)

محمد مهدی اثباتی  (نوازنده گیتار کلاسیک و مدرس موسیقی)

سپیده دزفولی (نوازنده و مدرس پیانو)

فرزاد حاجی هاشمی* (نوازنده پیانو)

مهرداد التجائی* (نوازنده و مدرس پیانو)

بهار میرکمالی (نوازنده و مدرس پیانو)

مهرداد شیروانی (نوازنده گیتار کلاسیک)

سمیر اسلامی (نوازنده گیتار)

محمد مولایی (نوازنده گیتار)

سمیرا احمدی* (دانشجوی موسیقی و نوازنده گیتار)

سعید قاسمی (دانشجوی کارشناسی ارشد آهنگسازی)

ویدا سران‌چرخ (دانشجوی کارشناسی نوازندگی ویولا، دانشگاه هنر مدرس ویلن و موسیقی کودک)

رضاموسوی ( فارغ التحصیل موسیقی، مدرس صداسازی و آواز)

کیوان دباغی ( نوازنده ویولا)

مهدی آرین مهر (آهنگساز و مدرس)

امیرمهدی قدوسی (طراح، نقاش و هنرجو گیتارکلاسیک)

مسعود مرشدى (دانشجوى کارشناسى ارشد آهنگسازى دانشگاه هنر)

لیر یا چنگ ارجان (III)

لیر یا چنگ ارجان (III)
560cbce27eaeb45b8ea0231f883fddd1 -

لیر یا چنگ ارجان (III) موسیقی

2018-02-15 16:07:10






درباره موسیقی در تمدن عیلام


محسن شهرنازدار در مقاله “سازشناسی و سازهای اقوام ایرانی” مطالبی را در مورد باستانشناسی و اهمیت آن در شناخت موسیقی قدیم ایران مطرح کرده است. او اعتقاد دارد مهمترین اسناد حضور موسیقی در دوران باستانی ایران، یافته های باستان شناسی است. تاریخ تمدن موسیقی در فلات ایران، صرفا بر اساس اشاراتی که در متون کهن تاریخی در این باره وجود داشته است، از دوره هخامنشی عقب تر نمی رفته است اما امروزه یافته های باستان شناسی گواهی می دهند که تاریخ حضور موسیقی و ساز در تمدن ایرانی به هزاره های قبل تر از تاریخ هخامنشیان و به دوران تمدن عیلامی و حوزه های تمدنی کوچک تر در فلات ایران باز می گردد.


از تمدن عیلامی همچنین نقش برجسته ای در آثار باقی مانده از “کول نارسینا” یا “فره” به دست آمده است که چند ساز باستانی ایران را نشان می دهد. کول در زبان محلی به معنای تنگه است. نارسینا در شمال شهرستان ایذه و منطقه موسوم به «مالمیر» قرار دارد و در آن مجموعا ۶ سنگ نگاره بر روی یک فرورفتگی در بخش کوهستانی منطقه قابل مشاهده است که به عقیده برخی باستان شناسان، بقایای پرستشگاه و یک مکان مذهبی بوده است.


متون موجود در این سنگ نگاره ها گواهی می دهد که این مراسم در حضور پادشاه برگزار می شده و می تواند صحنه هایی از دربار و قربانی حیوانات نزد حاکم عیلام باشد. در این لوح بزرگ که سمت چپ دره با نام لوح شماره یک نامگذاری شده، یکی از مهمترین اسناد مربوط به سازهای باستانی نقش بسته است؛ دو نوع از چنگ های باستانی و یکی از سازهای کوبه ای آن دوران در این نقش مشاهده می شود. دسته سه نفره نوازندگان، دو گاو و بزی در حالی قربانی شدن،‌ سه قوچ وحشی قربانی شده و سه کاهن، نقشهای مانده بر روی لوح شماره یک است که در ارتفاع دره قرار دارد.



نوازندگان جملگی لباسهای بلند و رسمی پوشیده اند. می توان تصور کرد که این تصویر نقشی از یک مراسم رسمی بوده است. به همین دلیل می توان گفت در مراسم های رسمی عیلامیها، ادوات موسیقی حضور متداول و مهم داشته است.


چنگ های موجود در نقش نگاره «کول فرح» از دو خانواده سازهای زهی مضرابی دوره عیلامی هستند. تفاوت میان چنگ ها که می توانند به چنگ قوسی و چنگ زاویه ای تقسیم بندی شوند، در ارتباط میان محور جعبه صوتی با دسته حامل سیستم کوک است. در چنگ قوسی این دسته در امتداد محور جعبه است، حال اینکه در چنگ زاویه ای، دسته عمود بر جعبه صوتی قرار می گیرد. جعبه صوتی محفظه ای چوبی بوده که در سمت اتصال به تارهای چنگ، به وسیله پوست حیوانات و یا قطعه چوب مشبک پوشیده می شده است تا طنین حاصل از ارتعاش تارها را تقویت کند. تفاوت عمده چنگ عیلامی با چنگ بین النهرین، در کوچکی چنگ عیلامی در تمدن ایران باستان است که اندازه ای در حدود نصف چنگ بین النهرین دارد.

چند تصویر از حضور نوازندگان در شهر تهران: ایستگاه‌های مترو (I)

چند تصویر از حضور نوازندگان در شهر تهران: ایستگاه‌های مترو (I)
4cd78095a0f5515eb629dd720d782ccc -

چند تصویر از حضور نوازندگان در شهر تهران: ایستگاه‌های مترو (I) موسیقی

2018-02-13 16:05:48






رابطهٔ شهر و موسیقی رابطه‌ای کم‌سابقه نیست. موسیقی‌دانان پاتوق‌های خاص خود را داشته‌اند، بعضی خیابان‌ها بیش از همه میزبان نوای سازشان بوده یا حتّی بعضی مراکز به‌طور تاریخی محلّ هم‌نشینی آن‌ها یا قرارهای کاری گذاشتن بین آن‌ها بوده است. می‌دانیم که قهوه‌خانه‌های صفوی اصفهان گاه محلّ تجمع گروه‌های مطربی و گاه رقاصان روسپی یا پسربچه‌های زن‌پوش بوده است؛ سنّتی که تا امروز به‌صورت پراکنده در کشورهایی مانند افغانستان به حیات خود ادامه می‌دهد. می‌دانیم که قهوه‌خانه‌های بعضی از شهرهای ترک‌نشین پاتوق کاری و شخصی «عاشیق»ها هستند و ذات وجودی و کارکردی آن‌ها رابطه‌ای تنگاتنگ با حضور این عاشیق‌ها دارد (۱). مثال‌هایی از این دست چندان کم‌شمار نیستند، امّا اگر پدیده‌های معاصر را بررسی کنیم، به چه شکل‌هایی از این رابطه برمی‌خوریم؟


به‌زعم من یکی از جالب‌ترین این روابط در تهران امروز حضور نوازندگان خیابانی در مراکز شهری است. یکی از اصلی‌ترین این مراکز تجمع نوازندگان در شهر تهران ایستگاه‌های مترو است؛ فضاهایی که برخلاف فضاهای شهری عمومی اصولاً ساخته شده‌اند تا مسافری از آن‌ها بگذرد نه آنکه بایستد و وقتش را بگذراند یا به‌صورت جدّی به نوایی گوش بسپارد.



در نوشتهٔ حاضر تنها به توصیف چند تجربه از مشاهدهٔ این نوازندگان در ایستگاه‌های مترو می‌پردازم و چند برداشت پراکندهٔ حاصل از این مشاهدات را بازمی‌گویم. این مشاهدات اگر در کنار مشاهدات دیگر قرار گیرند می‌توانند از جنبه‌های گوناگون تفسیر شوند و سوال‌هایی جدّی را برانگیزند: چرا نوازندگان پاپی که قطعات معروف‌تر را اجرا می‌کنند بیشتر مایلند به ایستگاه‌های مرکزی بروند؟


چرا و چگونه در بعضی از ایستگاه‌هایی که چندان هم شلوغ نیستند، ترافیکی از نوازندگان ایجاد می‌شود که به انواع و اقسام سبک‌ها می‌نوازند؟‌ چرا در ایران برخلاف کشورهای دیگر موسیقی نواختن در شهر به‌جای آنکه به عرصهٔ باز شهری بیاید معمولاً، و نه همیشه، به فضای سقف‌دار مترو منتقل می‌شود؟‌
چرا در ایران موسیقی خیابانی در بسیاری از موارد مترادف نوعی تکدی‌گری، هم در ذهن مخاطب، هم نوازنده و هم مدیریت شهری است و درنتیجه معمولاً به بازاجرای قطعات شناخته‌شدهٔ مردم‌پسند محدود است، در حالی‌که اکثر کشورهای دیگر در بسیاری از موارد موسیقی نواختن در خیابان نوعی تجربهٔ موسیقایی/هنری برای پیشرفت و شنیده شدن است؟‌



چرا در بعضی کشورها و شهرها آیین‌نامه‌های حمایتی برای اجرای نوازندگان خیابانی وضع شده است و سازوکاری دقیق و رسمی برای اجرای آزادانهٔ آن‌ها در فضاهای شهری وجود دارد، امّا نوازندگان ایرانی گویی نوازندگانی غیررسمی هستند که انگار از بد حادثه به پناه می‌آیند؟



تمام این سوال‌ها لایق این هستند که به آن‌ها فکر شود و درباره‌شان نوشته شود، امّا در این نوشته و شاید نوشته‌های بعد، شاید تنها به‌منزلهٔ شروع بحث، به بازگویی بعضی از مشاهدات شخصی خود می‌پردازم. این مشاهدات تجربه‌ها بیش از هرچیز در آن ایستگاه‌ها اتفاق افتاده که در آن‌ها بیش از سایر ایستگاه‌ها رفت‌و‌آمد داشته‌ام و بنابراین می‌توانم تصویر درست‌تری از آن‌ها ارائه دهم.




پی نوشت


۱- برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهٔ نقش قهوه‌خانه به‌مثابه فضایی عمومی در شهر که در رابطه‌ای تنگاتنگ با زندگانی حرفه‌ای/موسیقایی عاشیق‌هاست، نگاه کنید به: نیک‌آیین، بهرنگ. ۱۳۹۵. قهوه‌خانه و فرهنگ شعری-موسیقایی عاشیقی. انسان‌شناسی و فرهنگ. نیز: همو. ۱۳۹۵. عاشیق و جایگاه فعلی او در توی‌های زنجان: رابطهٔ متقابل میان عاشیق، موسیقی و مخاطبانش. پایان‌نامهٔ کارشناسی ارشد رشتهٔ قوم‌موسیقی‌شناسی، دانشگاه تهران.

درباره‌ی پتریس وسکس (IV)

درباره‌ی پتریس وسکس (IV)
aa3031855dc1d93faaed4f207f0c92ac -

درباره‌ی پتریس وسکس (IV) موسیقی

2018-02-12 16:06:19





پتریس وسکس

اگر توجه کنید هر کدام از این قطعات اسامی منحصر به فرد و خاص خود را دارند. این امر برای من بسیار مهم و قابل توجه است. اول این که بسیار معقول است که اسم یک کار از اسامی دیگر کارها متفاوت و مجزا باشد، دوم اینکه یک توضیح است زیرا برای شنونده بسیار پیچیده و غیرقابل هضم است که ناگهان با یک موسیقی سازی مواجه شود. یک عنوان خوب و موفق به شنونده کمک می‌کند تا قبل از شنیدن قطعه از مضمون آن، ایده‌هایی دریافت کند. برای نمونه عنوانی مانند موسیقی در خاطره‌ی یک دوست یا موسیقی تابستانی کوچک نکاتی را به شنونده ارائه می‌دهند تا در هنگام اجرای کار تنها نماند و متوجه ‌شود که باید در چه سمت و سویی بنگرد.»


نام‌های ایتالیایی نیز در ترکیب با واژه‌ی موسیقی در فهرست عناوین قطعات او یافت می‌شوند. او تأیید کرده که بین این دو اسم و این دو قطعه که یکی از آن ها موسیقی دولورسا و دیگری موسیقی آپاسیاناتا (Musica Appassionata 2002) است ارتباطی وجود دارد.

به گفته‌ی او این را می‌توان مانند یک نقاشی دانست. آن‌ها هم دو عنوان ایتالیایی هستند و هم چندین مفهوم را با یکدیگر به اشتراک می‌‌گذارند و مرتبط می‌سازند. ما در موسیقی دولورسا به صورت جدی و قابل توجهی با حس عمیق و غم‌انگیز مرگ مواجه هستیم در حالی که در موسیقی آپاسیوناتا با حسی کاملاً برعکس، متفاوت و در تضاد با آن رو به رو می‌شویم. موسیقی در ستایش زندگی است و شور و شوقی واضح در آن وجود دارد. به غیر از این نه تنها عنوان و محتویات آن‌ها یکی است بلکه سازبندی استفاده شده در آن‌ها نیز یکی است و هر دوی آن‌ها برای ارکستر زهی نوشته شده‌اند.


عنوان دیگری که توجه شنوندگان را به خود جلب می‌کند: آهنگ‌های کوچک شبانه (Little Night Music) است. این عنوان موجب می‌شود که شنوندگان ارتباطی با آهنگساز بزرگ و شناخته شده موتزارت احساس کنند. وسکس می‌گوید «این قطعه با موسیقی کوچک شبانه‌‌ی موتزارت ارتباط بسیار جدی و عمدی دارد. اثر موتزارت موسیقی برای یک جشن شبانه در منزل و یا یک باغ است. قطعه‌ی من نیز همان عنوان را در بر می‌گیرد و در مورد اتفاقاتی است که برای نوع بشر افتاده اما انعکاس از شبی است در نیمه‌ی دوم قرن بیستم در مورد دنیایی که در یک لحظه می‌تواند بسیار زیبا و در عین حال بسیار خصومت‌آمیز باشد. تفاوت وحشتناکی بین زیبایی بی‌انتهای موسیقی موتزارت و مضمون قطعه‌ی من وجود دارد. قطعه‌ی من عمیق، جدی، سخت و بدون هیچ سازش و مصلحتی است. برای ما چه اتفاقی افتاده؟ چه اتفاقی برای انسان‌ها و نوع بشر افتاده؟ به کجا کشیده می‌شویم و به کجا می‌رویم؟»


مروری بر آلبوم «موسیقی برای تار و پیانو»

مروری بر آلبوم «موسیقی برای تار و پیانو»
f45aefe677cefbb14e38ee56eb170026 -

مروری بر آلبوم «موسیقی برای تار و پیانو» موسیقی

2018-02-11 20:02:39








همنشینی متضادِ هماهنگ

اگر پیانویی بخواهد امروز صدای تاری را همراهی کند، نه که به دامن نوستالژی روزی روزگاری پیانو و تار و برنامه‌ی گل‌ها بیافتد و نقشِ نقش بر آبِ دیروزی بودن را بازی کند، چه صدایی خواهد داشت؟ چگونه همراه و همنشین می‌شود؟ پاسخ این پرسش مهم‌ترین چیزی است که در «موسیقی برای تار و پیانو»ی «میلاد محمدی» و «هوشیار خیام» به گوش می‌رسد. صدایی تازه برای همراهی دو ساز، یا از آن کلی‌تر، دو خط موسیقی که هر دو کم‌وبیش همان‌اند که پیش‌تر جدا بوده‌اند، مقصد و مقصود آگهی‌شده‌ی آفرینندگان آلبوم بوده است.



اما اگر همه چیز همان است که بود، از جمله وام‌داری و ارادت به «حسین علیزاده» (همزمان یافتنی در تداوم راه خیام از «تاتاری» و تنظیم «ترکمن» به بعد و سرشت کار محمدی از دست و پنجه گرفته تا ماده‌ی کارش) و شخصیت موسیقایی طرفین، پس از کدام نو سخن به میان می‌آید؟ آیا آگهی، فریبی و سرابی است برآمده از بی‌در و دروازگیِ دنیای موسیقیِ امروزین ما و خودبزرگ‌بینی مؤلفان؛ چنان‌که در بسیاری از محصولات صوتی این روزها می‌بینیم و می‌شنویم؟ نه، چنین نیست. آنچه در این میان نسیم تازگی می‌وزاند، سایه‌ی همنشینی است که بزرگ-‌مسأله‌ی تمام صد سال گذشته‌ی موسیقی ما بوده است. هر دو سوی همنشینی، به تنهایی کهنه‌اند (دست‌کم نسبت به خودشان و دست‌بالا نسبت به عصر) اما در ترکیب نه، ترکیبی که ویژگی‌های به غایت متضاد دو همنشین را کنار هم جمع می‌آورد.


سرعت تکلمِ کم/زیاد، سادگی/پیچیدگی، ایستایی/پویایی فضای کمینه‌گرای ملودی/فضای بیشینه‌گرای ملودی و… همچون آب و آتش با پیانو و تار در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. و شگفتا که همین تضاد همنشینی زیبایی را پدید می‌آورد، آنجا که تأکید بر تضاد در عین تلاش برای پیوند خوردن لحظاتی از این دو ساختارِ به‌ظاهر بی‌ارتباط به بار می‌نشیند و لحظه‌های نفس‌گیری همچون سه‌گاه ترسناکِ «در مه» را رقم می‌زند. این‌گونه، در متن هفت قطعه به درجات ظاهر می‌شود که هماهنگیِ تمام و کمال، تنها راه همنشینی نیست، بلکه گاه تضاد نیز به همان اندازه به‌کار در کنار یکدیگر نشستن می‌آید اگر به اندازه‌ی هفت قطعه‌ی همین آلبوم در مهار باشد و با سلیقه در کار شود.



نویز



***

گفتگوی هارمونیک:

آلبوم «موسیقی برای تار و پیانو» که توسط «نشر موسیقی امروز تهران» انتشار یافته است، حاصل همکاری «هوشیار خیام» و «میلاد محمدی» است. این آلبوم به حسین علیزاده تقدیم شده است. «موسیقی برای تار و پیانو» شامل هفت قطعه است و قطعات در فضایی از دونوازی و تکنوازی پیانو و تار بداهه پردازی و ساخته و پرداخته شده‌اند.


لیر یا چنگ ارجان (II)

لیر یا چنگ ارجان (II)
560cbce27eaeb45b8ea0231f883fddd1 -

لیر یا چنگ ارجان (II) موسیقی

2018-02-11 20:02:28





جام ارجان

با مشاهده تصاویر مربوط به این جام سازهای آن زمان را می توان مشاهده نمود. شخصی که پیشاپیش گروه حرکت می کند به نواختن نوعی ساز زهی دسته دار مشغول است. نفر دوم سازی بادی را می نوازد و نفرات سوم و چهارم، ۲ نوع چنگ و نفر پنجم ساز لیر می نوازند.




درباره تمدن عیلام


عیلام (یا به صورت زبان امروزی تر، ایلام) نام یک تمدن در منطقه‌ای است که بخش بزرگی در جنوب غربی فلات ایران را در پایان هزارهٔ سوم قبل از میلاد در بر می‌گرفت ولی در دورهٔ هخامنشیان به منطقه جغرافیایی سوزیانا شوش (Susa) تقلیل یافت. عیلامیان کشورشان را «هَلتَمتی» (Ha(l)tamti/Hatamti) به‌معنی «سرزمین خدا» می‌خواندند، اکدیان بدان «اِلامتو» (Elamtu) می‌گفتند و سومریان آن را با اندیشه‌نگاشت “NIM” به معنای «بالا و مرتفع» می‌نوشتند. در ۲۷۰۰ پیش از میلاد، نخستین شاهنشاهی عیلامی در شوش (در جنوب غربی ایران) تشکیل شد.











عیلامیان نه تنها یک سلسله نبودند، حتی یک قوم نیز نبودند، بلکه اختلاط و امتزاجی عجیب از سلسله ها و حتی اقوام مختلفی بودند که در طول بیش از هزاران سال از کوه های اطراف بین النهرین در ایران و دشت های زیر آن تا بین النهرین و مناطق اطراف و تا کرمان و افغانستان گسترش داشتند که چنین گوناگونی و ترکیبی غریب از اقوام و سلسله های مختلف را تنها در تمدن های بین النهرین می توان سراغ گرفت.


در حدود ۲۰۹۴ تا ۲۰۴۷ پیش از میلاد عیلام توسط شولگی پادشاه دوم سلسله سوم اور تسخیر گردید و بعداً در سال ۲۰۰۴ پیش از میلاد سلسله سوم اور توسط عیلام واژگون می شود.




در سال ۶۳۹ پیش از میلاد آشوربانیپال شاه آشور، عیلام را شکست داد و شوش را غارت کرد. پس از این جنگ، عیلام هرگز به عنوان یک قدرت مستقل ظاهر نگردید. عیلامیان از آغاز دوره پیش‌عیلامی تا پایان دوره عیلام نو، حدود ۲۶۶۱ سال در جنوب غربی ایران زندگی و حکومت می‌کردند.


تاریخ ایلام معمولاً به سه دوره با گسترهٔ بیش از دو هزار سال تقسیم می شود. دورهٔ پیش از نخستین دورهٔ تاریخ ایلام به پیش-عیلامی مشهور است.


پیش-عیلامی: حدود ۳۲۰۰ پ. م تا ۲۷۰۰ پ. م (خط پیش- عیلامی در شوش)

عیلام باستان: حدود ۲۷۰۰ پ. م تا ۱۶۰۰ پ. م (نخستین اسناد تا دودمان اپرتی)

عیلام میانه: حدود ۱۵۰۰ پ. م تا ۱۱۰۰ پ. م (دودمان آنزان تا حملهٔ بابلی‌ها به شوش)

عیلام نو: حدود ۱۱۰۰ پ. م تا ۵۳۹ پ. م (۵۳۹ قبل از میلاد آغاز دورهٔ هخامنشی)


ویژگی اصلی و متمایزکنندهٔ دوره عیلامی نو، ورود انبوه ایرانیان به فلات ایران بود که در نتیجه، آنچه از امپراطوری سابق ایلام برجای مانده بود، باز هم کوچک‌تر شد. هر چند این مهاجمان در متون عیلامی دیر ظاهر می شوند، اما حضور ایشان بر اساس منابع آشوری مسلم است. پیشرفت کند مادها و پارس‌ها در فلات، عیلامی ها را از انشان به سمت شوش راند که نزدیک به هزار و پانصد سال دومین مرکز امپراطوری ایشان بود. سرزمین انشان به‌تدریج تبدیل به پارس گردید و تنها بعد از آن بود که شوش به‌ عنوان ایلام شناخته شد. در بیشتر منابع این دوره، به‌ویژه در منابع بین النهرینی، شوش ایلام نامیده می شود. با این حال، شاهان عیلامی نو هنوز خود را «پادشاه انشان و شوش» می‌ نامیدند.





چاهیان: روی موسیقی خراسان تحقیقات میدانی داشتم

چاهیان: روی موسیقی خراسان تحقیقات میدانی داشتم
29eb3972cea2b1212788d9d506daf04d -

چاهیان: روی موسیقی خراسان تحقیقات میدانی داشتم موسیقی

2018-02-11 20:02:20





مژگان چاهیان

آیا گرایش شما به موسیقی نواحی ایران از دوره تحصیل در دانشگاه شروع شد یا قبل از آن هم این گرایش را داشته اید و تحقیقاتی انجام می دادید؟


به عنوان شخصی که فارغ التحصیل موسیقی ایرانی هستم، به هر حال شنوای موسیقی نواحی ایران بوده ام و البته بسیار هم کنجکاو بودم تا این آثار را تهیه کرده و گوش کنم اما پژوهش جدی من در این زمینه از مقطع ارشد آهنگسازی ام شروع شد؛ به ویژه در ارتباط با موضوع پایان نامه نظری من در این مقطع بود. انتخاب من هم سه دلیل داشت که دلیل اول این بود که بسیار مشتاق بوده ام تا این موسیقی ارزشمند را بتوانم آوا نویسی، ثبت و تحلیل کنم، دلیل دوم آن بوده است که به خاطر هدفی که در آهنگسازی برای خودم در نظر گرفته ام بتوانم فرهنگ و هویت موسیقی ایرانی را در آثارم نشان دهم و سعی دارم تا با استفاده از تجزیه و تحلیل این موسیقی ارزشمند بتوانم ویژگی های موسیقایی این نغمات را در آثارم به کار گیرم و دلیل سوم هم این است که به عنوان یک اجرا کننده موسیقی ایرانی بسیار مشتاق هستم تا بتوانم اجرا کننده این موسیقی هم باشم تا از این طریق نیز این موسیقی را به نوبه خود حفظ کنم.



منطقه ای که در قدم اول شروع به پژوهش کردم، منطقه شمال خراسان بود که به دلیل موضوع پایان نامه نظری من بوده است که دو مقام آوازی لو و هرایی و همچنین مقام ها و دیگر قطعات موسیقی شمال خراسان را تجزیه و تحلیل و آوا نویسی کردم. خدا را شکر بعد از پایان نامه هم این پژوهش ها ادامه داشته و با توجه به صحبت های صورت گرفته توانستم منطقه دیگری از موسیقی نواحی ایران را مورد بررسی قرار دهم و شروع به پژوهش و آوانویسی کنم و به صورت جدی تری این راه را ادامه دهم. البته همان طور که می دانید تحقیقات میدانی در پژوهش های موسیقی نواحی امری بسیار مهم و ضروری است و من هم از این امر غافل نبودم و در قدم اول پژوهش در موسیقی شمال خراسان سفری داشته ام به خراسان، به شهر ها و روستاهای آن منطقه سفر کردم و دیدار و گفتگوهایی داشتم با اساتید موسیقی شمال خراسان تا بتوانم بهتر و جامع تر این موسیقی را تحلیل کنم.



پایان نامه شما که به عنوان پایان نامه برگزیده دانشگاه هنر تهران انتخاب شده است، در باب آهنگسازی موسیقی نواحی بوده است، لطفا در مورد این پروژه توضیح دهید؟


پایان نامه بخش عملی تحت عنوان «چهار آواز کُرمانجی برای دو تکخوان و ارکستر سمفونیک» است که تحت نظارت استاد راهنمای محترم جناب آقای محمدرضا تفضلی و استاد مشاور محترم جناب آقای تقی ضرابی نوشته شد و همچنین پایان نامه بخش نظری هم تحت عنوان «بررسی و تحلیل تکنیک های آوازی مقام های لو و هرایی» است که تحت نظارت استاد راهنمای محترم جناب آقای دکتر حمیدرضا اردلان و استاد مشاوره محترم جناب آقای حسین مهرانی نوشته شد و به عنوان پایان نامه برتر مقطع کارشناسی ارشد آهنگسازی دانشگاه هنر تهران انتخاب شده است.

مرور آلبوم «شب پیانوی ایرانی»

نت پیانو

مرور آلبوم «شب پیانوی ایرانی»

مرور آلبوم «شب پیانوی ایرانی» موسیقی

2018-02-11 20:02:15


«پیانوی ایرانی» چیست؟ اجرای محتوای دستگاه‌ها و چهارمضراب و رنگ و … با پیانو، همان که مشهورترین نمایندگانش مرتضی محجوبی و جواد معروفی‌اند یا همان که اگر قدری بیشتر با تاریخ موسیقی آشنا باشیم نام‌هایی چون مشیرهمایون شهردار، حسین استوار، سیروس شهردار و حتا اردشیر روحانی را نیز دربر می‌گیرد. این شبه تعریف تا زمان افول این شکل از پیانونوازی در میانه‌ی قرن حاضر کافی می‌نمود. هویت اصطلاح در برابر «پیانوی کلاسیک» قرار می‌گرفت و جز موارد مرزی بسیار خاص برای بیشتر شنوندگان معلوم بود که چه چیزی پیانوی ایرانی است و چه چیزی نه.



امروز اما از شاخه‌ی اصلی تنها شعله‌ای کم‌نور در صحنه‌ی موسیقی ایران باقی مانده؛ یکی دو راوی و به ندرت نوازنده‌های جوان فعال. در پرتو ناپدید شدن این سبک‌ها از سلیقه‌ی روز و تغییرات دیگر اصطلاح «پیانوی ایرانی» دیگر تضادی را به اندازه‌ی گذشته به خاطر نمی‌آورد. تعریفش از نواختن موسیقی کلاسیک ایرانی با پیانو به ساختن قطعه با الهام از/براساس تم‌های ایرانی، بعضی مدها، بعضی فیگورها و ریتم‌های ایرانی و … توسعه یافته است. درنتیجه آثاری که روزگاری «پیانوی ایرانی» محسوب نمی‌شدند، مثلا «پروانه»‌ی ملیک اصلانیان یا «شهرزاد» علیرضا مشایخی، حالا ممکن است بسته به بستری که در آن ارائه می‌شوند پیانوی ایرانی خوانده شوند.



آلبوم «شب پیانوی ایرانی» گروه آیکات به روشنی بازنمای همین وضعیت است. طیفی از رویکردهای متفاوت را می‌توان در آن دید. از کیان امامی و زبان تداعی‌گر شاخه‌ی اصلی‌اش (مخصوصا «در جستجوی خاطرات از دست رفته»، «درمانده در تاریکی» و «به وجد آمده») گرفته تا سامان شاهی و سرک کشیدن مستقیم به ذخیره‌ی ملودیک گوشه‌های ردیف و زبان هارمونیک بسیار آشنازدایی شده نسبت به شاخه‌ی اصلی و باز تا «ادراک» و «فوگ و تانگو»ی بدون نشانه‌های ظاهری از آفرین منصوری و «سوناتین» با ریتم وام‌گرفته‌شده‌اش و از آنجا تا «سفر به درونِ» دورتر از دیگران، همه و همه جنبه‌های مختلفی از همان قلمروی وسیع‌شده‌ را به نمایش می‌گذارند. گرچه تمامی پهنه‌ای که (گاه) به مسامحه زیر چتر این نام جمع می‌شود در این آلبوم یک جا گرد نیامده، اما خودِ دامنه‌ی آن به قدر کافی بزرگی تغییری را که روی داده باز می‌تاباند.

نویز

***

گفتگوی هارمونیک:

آلبوم «شب پیانوی ایرانی» اثری از گروه آیکات است. این مجموعه که شامل قطعاتی برای پیانو سولو است، حاصل همکاری پنج آهنگساز ایرانی مقیم کانادا شامل مازیار حیدری، سامان شاهی، کیان امامی، آفرین منصوری و پویا حمیدی است. آثاری که در این آلبوم می شنویماز نظر سبکی در دسته موسیقی معاصر کلاسیک جا می‌گیرد، اما برخی قطعات بسیار تحت تاثیر موسیقی ایرانی و ردیف نوازی‌های ایرانی هستند. این مجموعه توسط موسسه فرهنگی هنری پردیس موسیقی معاصر به انتشار رسیده است.